نام پژوهشگر: روح‌الله محمدعلی‌نژاد عمران

جریان¬شناسی تفسیر در غرب اسلامی (اندلس)؛ مطالعه موردی آراء تفسیری حرالّی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  روح الله محمدعلی نژاد عمران   رضا مودب

جریان شناسی تفسیر، به معنی شناختن و شناساندن جریان های تفسیری است؛ به گونه ای که فرایند شکل گیری و گسترش جریان های گوناگون تفسیری تبیین شود و تأثیر فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این موضوع سهم بندی شود و درجۀ تأثیرگذاری مفسرانِ پیشین بر آراء و شیوه های تفسیری مفسران سده های پسین معیّن شود. جریان شناسی تفسیر در اندلس، در گرو شناخت زنجیرۀ فکر تفسیری و شبکه مفسران غرب اسلامی و مطالعۀ معیارهای حاکم بر روش تفسیری ایشان است. جریان های تفسیری در اندلس؛ را می توان اعم از جریان عقل گرا، جریان روایت گرا، جریان ادبی و جریان تأویل گرا دانست که در دو سدۀ ششم و هفتم هجری در این منطقه غلبه با جریان تفاسیر واعظانه متأثر از جریان عرفان و تصوّف بوده است و تفسیر حرالّی «مفتاح الباب المقفل لفهم قرآن المنزّل» نمودی برجسته و تأثیرگذار از جریان تفاسیر علمی ـ وعظی با گرایش صوفیانه و تأویل گرا بعد از خود در غرب اسلامی به شمار می رود. ویژگی برجسته این جریان تفسیری، برخورداری از رویکرد اخلاقی تربیتی با صبغۀ عرفانی است. اندلس که در پی ورود اسلام و رحله ها و تلاش های علمی اندیشمندان مسلمان دروازه ورود علوم و تمدن اسلامی به اروپا به حساب می آمد، در سده¬های ششم و هفتم هجری و در زمانۀ علی بن احمد حرالی (م 638)، از حیث علمی، فرهنگی و تمدنی جایگاهی ممتاز داشت و از این رو شاهد حضور مذاهب فقهی، کلامی و گرایش¬های صوفیانه و همچنین فعالیت بزرگان و مشاهیر این جریان ها در کنار یکدیگر بود. حرالّی، به عنوان ثمره و برآیند فرهنگ اسلامی اندلس ضمن اثر پذیری از مفسران آن دیار بویژه استادش محمد بن عمر قرطبی، بر مفسرین پس از خود تأثیر فراوانی گذاشته است. مجلس تفسیر وی در اندلس بویژه زبانزد خاص و عام بود که طالبان علم از مناطق مختلف در آن شرکت می¬کردند. مهم ترین آثار بر جای مانده و شناخته شدة حرالّی تا به امروز عبارتند از: مفتاح الباب المقفّل لفهم القرآن المنزّل، العروهًْ للمفتاح، التوشیهًْ و التوفیهًْ که نسخه خطی بوده و اخیراً تنها بخشی از آنها توسط محمادی عبدالسلام الخیاطی تحت عنوان «تراث ابی الحسن الحرالّی فی التفسیر»، تصحیح و چاپ شده است. مفتاح الباب او به مثابه اصول و قوانین تفسیری¬اش از همه مشهورتر است. حرالی قوانین و قواعدی ـ در نوع خود ویژه ـ در فهم قرآن و تدبّر وضع کرد و ازجمله مبانی مهم تفسیری او آنکه فهم قرآن را در گرو مراتب ایمان و طهارت روح می داند. حرالّی در مقدمة اثرش فهم جامع آیات قرآن را منحصر به علی علیه السلام دانسته است. وی بر تناسب و هماهنگی میان آیات و سور و ارتباط آن با اسماء حسنای الهی مصرّانه تأکید می کند و ضوابط فهم به عنوان مرتبه ای کامل تر از تفسیر و تأویل به مثابه مهم ترین اصول و قواعد در روش تفسیری حرالّی، مبتنی بر پیوند استوار میان فرازها و عبارات است. گرایش حرالی در تصوف و تفسیر، بیانی آشکار از روح عصری بوده که در آن می زیسته، همچنین رهیافت عمومی مفسر، واعظانه و ناظر به جنبة اخلاقی و انذار و تبشیر قرآن است. تفسیر حرالّی در مطالعات قرآنی معاصر در کشورهای اسلامی، تاکنون آن چنان که باید و شاید مورد توجّه دانشوران و محققان قرار نگرفته است.