نام پژوهشگر: فاطمه چارهجو
فاطمه چاره جو فرشید ابراهیمیان
از شواهد چنین برمی آید که مسأله روان در شخصیت های نمایشی حتی از دوران یونان باستان مورد توجه درام نویسان قرار داشته است. این مسأله پس از به وجود آمدن اندیشه های روان شناختی فروید در قرن بیستم خیلی بیشتر مورد توجه درام نویسان قرار گرفت و اغلب آثار درام نویسان دارای درون مایه های روانشناسانه شد. تنسی ویلیامز یکی از درام نویسان بزرگ قرن بیستم امریکا می باشد که آثارش سرشار از مایه های روان شناختی اند. او با خلق شخصیت های پیچیده روانی آثاری را به وجود آورد که در زمانه خود بی نظیر بود. حتی اکنون نیز این آثار برای مخاطبان جذاب و پر رمزو راز است. در این رساله سه اثر بلند او از منظر نارسی سیسم و عقده حقارت مورد پژوهش قرار گرفته است. زیرا نارسی سیسم و عقده حقارت دو مبحث مهم در زمینه روان شناسی اند، در حقیقت می توان گفت نارسی سیسم و عقده حقارت دوروی یک سکه اند. مبحث نارسی سیسم قدمتی طولانی دارد و بسیار مورد توجه روان شناسان بزرگی همچون فروید و لاکان می باشد. عقده حقارت نیز یکی از عوامل بسیار شاخص و مهم در روان شناسی است و آلفرد آدلر روان شناسی است که در این زمینه نظریات مهمی دارد. در فصل اول رساله مذبور نارسی سیسم و عقده حقارت از دیدگاه فروید و لاکان مطرح می شود و مشتقات حاصل از نارسی سیسم و عقده حقارت مورد بررسی قرار می گیرد. فصل دوم به شناخت انواع شخصیت از منظرروان شناسی فروید و لاکان اختصاص یافته است و همچنین شناخت انواع شخصیت دراماتیک و کنش آن ها. فصل سوم نیز درمورد زندگی و آثار روان شناسانه ویلیامز می باشد. در فصل چهارم تأثیرات عقده حقارت و نارسی سیسم در سه اثر بلند و شاخص ویلیامز، باغ وحش شیشه ایی، اتوبوسی به نام هوس و تابستان و دود مورد نظر قرار گرفته است. از جمله اهداف مهم در این پژوهش ریشه یابی روانی شخصیت های آثار ویلیامز می باشد، زیرا شناخت عوامل محرک و انگیزه های اشخاص نمایش از اصول اولیه درام می باشد. با شناخت هرچه بیشتر شخصیت های نمایشی ویلیامز می توان به اجرای صحیح تری از آثار این نمایش نامه نویس بزرگ رسید. در کل باید گفت که نارسی سیسم و عقده حقارت نقش عمده و بسزایی در شکل گیری شخصیت های پر رمز و راز ویلیامز دارند.