نام پژوهشگر: محمدسلمان قائمیزاده
بهروز نجفیان پژمان محمد آهی
محیط ادبی نمی تواند از تأثیر محیط اجتماعی برکنار بماند، افکار، ذوق ها و اندیشه ها تابع شرایط و اوضاع اجتماعی می باشد. رابطه¬ی شاعر و نویسنده با محیط و جامعه¬ی او مشخص کننده نقشی است که ادبیات در جامعه ایفا می کند. در این گونه موارد شاعر و نویسنده از اوضاع ناپسند مادی و اجتماعی جامعه خویش انتقاد می کند و برخلاف ذوق و پسند قشر یا قشرهایی از جامعه سخن می گوید در چنین زمانی است که با محیط خود مبارزه می کند و می کوشد آن را تغییر دهد و آن محیط را به ترازوی نقد قرار می دهد. امری که سعدی به خوبی از عهده¬ی آن برآمده چون آثار ادبی همواره محصول شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه است و در هر دوره شرایط بر آن اثر می گذارد. در واقع تبیین و پژوهش و نقد آثار ادبی یک دوره تنها از دیدگاه ادبی کاری است که ادیبان صاحب نظر به خوبی از عهده آن برمی آیند اما پیشرفت و تکامل اجتماع نشان داده است که بررسی و ریشه جویی خواستگاه اجتماعی شعر و نثر به ویژه ژرف نگری این هنر با دیگر مظاهر زندگی اجتماعی، از دیدگاه جامعه شناسی ادبیات به تلاش و ژرف کاوی بیشتری نیاز دارد پس اگر پژوهشگری بخواهد به بررسی یک اثر ادبی که موضوع پژوهش او را تشکیل می دهد بپردازد، باید آن را در قالب ساختار اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی مورد تبیین قرار دهد. پس هدف ما از این پژوهش بررسی جامعه شناسانه¬ی دو اثر ادبی و پیوند آن با نهاد اجتماع و دیگر جنبه های اجتماعی پدید آورنده¬ی آن است.
یاور جمالی قراخانلو محمدسلمان قائمی زاده
جهانی شدن، با گسترش مدرنیته صنعتی و در قالب فرایند صنعتی شدن ظهور کرده است. در نتیجه ی این فرایند حداقل سه سطح تعلقی در افراد پدید می آید: سطح تعلق های محلی، سطح تعلق های ملی و سطح تعلق جهانی. هر یک از این تعلق ها منجر به شکل گیری هویت های مرتبط می شود. چارچوب نظری اصلی این تحقیق متشکل از آرای گیدنز و جنکینز است. اینها، توانستند بر روی شکاف میان فرد و جامعه و کنش و ساختار پل زده و فرایندهای هویت یابی و هویت سازی در دوران مدرن را با در نظر گرفتن تاثیرات دو سویه ی افراد و ساختارهای اجتماعی تبیین کنند. عناصر خرد و کلان در یک پروژه تکمیلی به سر می برند و می توانند هم نشینی و سازگاری داشته باشند. در این تحقیق به بررسی تجربی مفاهیم سرمایه ی فرهنگی، هویت های قومی، ملی و جهانی و همچنین سازگاری بین هویت های مذکور و تاثیر سرمایه ی فرهنگی بر میزان این سازگاری ها در بین شهروندان تبریزی پرداخته می شود. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و محتوای کاری، از نوع «پیمایشی» از نظر زمان نیز، از نوع مقطعی است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز است و حجم نمونه طبق فرمول کوکران برابر 384 نفر به دست آمد. نمونه گیری به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. برای اندازه گیری متغیرها و گردآوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای گویه های هویت قومی برابر 0/919، برای گویه های هویت ملی برابر 0/89 برای گویه های هویت جهانی برابر 0/806 به دست آمد. روایی سازه، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیات از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. محاسبات در نرم افزار spss نسخه 18 و amos نسخه 21 انجام شده است. نتایج نشان می دهد که با افزایش سرمایه ی فرهنگی، میزان سازگاری هویت قومی و جهانی افزایش می یابد، ولی سازگاری هویت ملی-قومی و سازگاری هویت ملی-جهانی کاهش می یابد. پایگاه اقتصادی-اجتماعی از طریق افزایش سرمایه ی فرهنگی بر میزان سازگاری هویت قومی-ملی و سازگاری هویت ملی-جهانی تاثیر معکوس و بر سازگاری هویت قومی-جهانی تاثیر مثبت معنی داری دارد.