نام پژوهشگر: مجتبی مشعرپور ماسوله
مجتبی مشعرپور ماسوله علی قربانی
پدیده روانگرایی از جمله مخاطرات ژئوتکنیکی مهم در زمین های دارای خاکهای ماسه ای ریزدانه اشباع در هنگام وقوع زلزله است که یکی از مهمترین پارامترهای موثر در آن میزان تراکم نسبی خاک است. از اینرو در بسیاری از روشهای تجربی ارزیابی پتانسیل روانگرایی از معیارهای تراکمی درجای این لایه ها همانند نتایج آزمایش های درجای spt و cpt استفاده می شود. از جمله این موارد می توان به روش سید و ایدریس (seed &idriss, 1971)، ایشیهارا (ishihara, 1977) ، ایوازاکی و همکاران (iwasaki et al., 1984)، سید و همکاران (seed et al., 1983, 1984)، رابرتســون و کامپنلا (robertson and campanella 1985)و همچنین اسـتارک و اولســون (stark and olson, 1995) اشاره نمود. با توجه به اینکه آزمایش های مذکور در شرایط استاتیکی انجام می گیرند، محققین زیادی از طریق مطالعات آزمایشگاهی و استفاده از تجهیزاتی همچون دستگاه سه محوری سیکلی، برش ساده سیکلی یا استفاده از میز لرزه، اقدام به مدلسازی شرایط لرزه ای در آزمایشگاه نموده اند. در هر یک از روشها، بویژه در مدل ها با مقیاس بزرگتر از دستگاههای متداول استاندارد، یکی از مسائل بحث برانگیز همواره نحوه ساخت نمونه جهت شبیه سازی شرایط واقعی تراکمی نمونه می باشد. نوع تراکم، تعداد لایه های مورد تراکم، شرایط اشباع سازی نمونه، ارتفاع سقوط خاک از جمله مسائل مورد بحث در این زمینه است که هر یک از آنها ممکن است تاثیر قابل توجه در میزان واقعی شدن شرایط تراکمی خاک داشته باشد. در این پژوهش سعی می شود با شبیه سازی پدیده روانگرایی در آزمایشگاه، تاثیر نحوه ساخت نمونه به منظور دستیابی به شرایط تراکمی دلخواه بررسی شود. بدین منظور وضعیت روانگرایی بر روی ماسه یکنواخت انزلی با تراکم های نسبی متداول سایت بصورت فیزیکی، با روش های مختلف بازسازی نمونه آزمایشگاهی، مدلسازی می شود. نتایج حاصله اهمیت نحوه ساخت نمونه های آزمایشگاهی را بر روی نتایج مدلسازی نشان خواهد داد.