نام پژوهشگر: حجتاله حقگو
لیلا علی میرزایی حجت اله حقگو
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی نوروفیدبک و تمرین شناختی رایانه ای بر حافظه کاری و برنامه ریزی/ سازماندهی کودکان با adhd انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات آزمایشی است و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. بدین منظور 31 نفر آزمودنی (7 تا 12 سال) از بین مراجعه کنندگان به مرکز ارتقاء عملکرد آتیه با تشخیص adhd انتخاب شدند که 20 نفر در موقعیت آزمایش (نوروفیدبک) و 11 نفر در موقعیت کنترل(تمرین شناختی رایانه ای) قرار گرفتند. کلیه آزمودنیها قبل و پس از مداخله در گروه نوروفیدبک با خرده مقیاس swm و در گروه تمرین شناختی رایانه ای با خرده مقیاس socاز خرده مقیاسهای آزمون کامپیوتریcantab ارزیابی شدند. گروه آزمایش 20 جلسه آموزش نوروفیدبک بصورت 3 جلسه در هفته و گروه کنترل 20 جلسه تمرین شناختی رایانه ای بصورت 3 جلسه در هفته دریافت داشتند. در نهایت پس از اتمام جلسات آزمون فوق الذکر برای هر دو گروه اجرا شد. سپس نتایج در هر دو گروه با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین تغییرات میانگین نمرات حافظه فعال و برنامه ریزی/ سازماندهی گروه نوروفیدبک و تمرین شناختی رایانه ای، تفاوت معنادار وجود نداشت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین نوروفیدبک و تمرین شناختی رایانه ای از لحاظ اثربخشی بر حافظه فعال و برنامه ریزی/ سازماندهی وجود نداشت. ولی در تحلیل دیگری که بر روی داده های حاصل از پژوهش حاضر صورت گرفت (t همبسته) نتایج نشان داد که هم نوروفیدبک و هم تمرین شناختی رایانه ای در مقایسه درون گروهی (بدون مقایسه با گروه دیگر) قبل و بعد از مداخله اثر معناداری بر حافظه فعال و برنامه ریزی/ سازماندهی کودکان مبتلا به adhd داشتند.
زاهد کنعانی نرگس ادیب سرشکی
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش خودنظارتی بر انگیزش پیشرفت در دانش¬آموزان نارساخوان انجام شد.پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش¬آزمون و پس¬آزمون با گروه کنترل می باشد. 32 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف از جامعه آماری دانش آموزان دارای نارساخوانی شهرستان جوانرود در سال تحصیلی 93-1392 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای (دو روز در هفته) آموزش خودنظارتی را به صورت گروهی (دو گروه 8 نفره) دریافت نمودند، درحالی که گروه کنترل تنها از آموزش های مدرسه بهره مند شدند. قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری، پرسشنامه انگیزش پیشرفت اجراء و نمرات دروس اصلی (علوم، ریاضی، فارسی و املاء) به عنوان معیاری برای اندازه¬گیری پیشرفت تحصیلی جمع آوری و ثبت شد. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آموزش برنامه خود نظارتی منجر به افزایش انگیزش پیشرفت در دانش آموزان با اختلال نارساخوانی در گروه آزمایش شده است و این تأثیر در مرحله پیگیری در طولانی مدت پایدار بوده است (0/001˂p). همچنین نتایج نشان داد که آموزش برنامه خودنظارتی منجر به بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی در گروه آزمایش شده است و این تأثیر در مرحله پیگیری در طولانی مدت پایدار بوده است (0/001˂p) . برنامه خود نظارتی تأثیر مثبتی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان داشته است بنابراین، می توان از آن به عنوان روش درمانی موثر برای رفع مشکلات انگیزشی و عملکرد تحصیلی این دانش آموزان بهره گرفت. این روش می¬تواند مورد استفاده روان¬شناسان، معلمان، مربیان مدارس ویژه، والدین و کلیه کسانی که با این افراد در ارتباط هستند قرار گیرد.