هدف اولیه این تحقیق بررسی صلاحیت های حرفه ای مورد نیازکارشناسان وزارت جهاد کشاورزی در اجرای ارزشیابی فعالیت ها می باشد. صلاحیت های ارزشیابی به 6 گروه تقسیم می شوند. دومین هدف تعیین رابطه بین برخی متغیرهای فردی و حرفه ای کارکنان با دیدگاه آنان نسبت به اهمیت قابلیت ها می باشد. هدف سوم، بررسی مناسب ترین زمان آموزش قابلیت ها از دیدگاه کارشناسان می باشد. تحقیق از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان دفتر نظارت و ارزیابی و کارکنان دفتر معاونت ترویج وزارت کشاورزی است و از روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی حجم نمونه تحقیق 107 نفر انتخاب شد. از صلاحیت های حرفه ای ارزشیابی، بالاترین اولویت کارشناسان قابلیت های پایه ای ارزشیابی با میانگین (m=4/18) و قابلیت تحلیل موقعیت با میانگین (m=3/98) پایین ترین اولویت آنان بود. ارزش گذاری نسبتاً یکسانی برای صلاحیت ها از دیدگاه هر دو گروه کارشناسان گزارش شد. نتایج مربوط به دومین هدف تحقیق نشان داد که ارتباط معناداری بین تجربه کاری ارزشیابان و سابقه آموزشی آنان با صلاحیت های حرفه ای ارزشیابی وجود دارد. همچنین در مورد متغیر های رشته تحصیلی و سطح تحصیلات نیز تفاوت معناداری یافت شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی صلاحیت های حرفه ای ارزشیابی نشان داد گویه های در نظر گرفته شده در مورد هر قابلیت در مجموع می توانند به میزان 78 درصد متغیر وابسته تحقیق یعنی صلاحیت های حرفه ای ارزشیابی را تبیین کنند. در ارتباط با هدف سوم کارشناسان زمان مناسب آموزش بیش از 50 درصد قابلیت های ارزشیابی حرفه ای را (تحقیق نظام مند61درصد، تحلیل موقعیت75درصد، ارتباطی و اجتماعی57درصد، مدیریتی69 درصد، بهره گیری از بازخوردها67 درصد و مهارت های پایه ای ارزشیابی 73/5 درصد) برگزاری آموزش های ضمن خدمت عنوان کردند.

دوره های آموزشی مجریان و بهره برداران منابع طبیعی در قالب تقویم آموزشی از سال 1384 تاکنون ادامه دارد. با وجود گذشت حدود 8 سال از اجرای این دوره ها هنوز دیدگاه مجریان و بهره برداران منابع طبیعی پیرامون دوره های آموزشی برگزار شده مورد بررسی قرار نگرفته است، این تحقیق به بررسی دیدگاه مجریان و بهره برداران منابع طبیعی پیرامون دوره های آموزشی برگزار شده در استان لرستان پرداخته است. نوع تحقیق، توصیفی ـ همبستگی می باشد. جامعه تحقیق شامل 175 نفر از مجریان و بهره برداران جنگل و مرتع استان لرستان می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه، 119 نفر از مجریان و بهره برداران شهرستان های خرم آباد، الشتر، دورود، کوهدشت و پل دختر می باشد. که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای دو مرحله ای انتخاب شده اند. از بررسی ادبیات، ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها تدوین شد. روایی ابزار توسط تعدادی از اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس و کارشناسان ادارات کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان های تهران و لرستان تأیید شد. به منظور تعیین اعتبار پرسشنامه آزمون مقدماتی، در شهرستان های الیگودرز و نورآباد انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه بین 77/0 تا 87/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss win 19 انجام شد. نتایج آزمون های رابطه ای حاکی از آن است که بین سن، سابقه و تعداد دوره های آموزشی با دیدگاه مجریان و بهره برداران پیرامون دوره های آموزشی همبستگی معنی داری وجود ندارد. اما بین تعداد طرح های مصوب با دیدگاه مجریان و بهره برداران پیرامون دوره های آموزشی در سطح پنج درصد خطا رابطه مثبت و معنی دار، و همچنین بین سطح تحصیلات مجریان و بهره برداران و دیدگاه آنان پیرامون دوره های آموزشی در سطح یک درصد خطا رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون های مقایسه ای حاکی از آن است که بین مجریان و بهره برداران جنگل و مرتع و همچنین بین مجریان و بهره برداران شهرستان های مختلف از نظر دیدگاهشان پیرامون دوره های آموزشی تفاوت معنی داری وجود ندارد.

این تحقیق در نظر داشته است که دلایل پذیرش یا رد سیستم های آبیاری تحت فشار را در بین کشاورزان شهرستان اصفهان مورد بررسی قرار دهد. از اهداف عمده این تحقیق، بررسی میزان تاثیر ویژگیهای جمعیت آماری (سن، وضعیت تاهل، محل سکونت، سابقه کار و ...)، عوامل اقتصادی، اجتماعی، فنی، ارتباطی و تماسهای ترویجی بر روی پذیرش یا رد سیستم های آبیاری تحت فشار بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 120 نفر از کشاورزان بوده که از این تعداد 30 نفر پذیرنده و 90 نفر ردکننده این سیستم ها بوده اند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه بوده است. بین عوامل اجتماعی و متغیر وابسته پذیرش رابطه معنی داری بدست نیامد. بین عوامل اقتصادی، عوامل فنی، کانالهای ارتباطی و تماسهای ترویجی و پذیرش رابطه معنی داری بدست آمد. بین کل متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، فنی و متغیر وابسته پذیرش رابطه معنی دار وجود دارد. و در نهایت متغیرهای کاهش هزینه های آبیاری و کارگری، یکپارچگی و عدم پراکندگا اراضی، توصیه شوراهای اسلامی، کشاورزان هم محل و همسایگان در پذیرش سیستم موثر بودند.