نام پژوهشگر: محمدتقی ایمانپور
حسن دهنوی جواد عباسی
حملات مغولان در سده ی هفتم هجری، تغییرات سیاسی عمده ای در آسیای میانه و ایران به وجود آورد. در نتیجه این حملات، الوس جغتای در ترکستان و ماوراءالنّهر و حکومت ایلخانان در ایران، در همسایگی هم شکل گرفتند. به دنبال تشکیل این حکومت ها ارتباطات و مناسبات گسترده ای بین آنان به وجود آمد. این روابط در طول حیات دو حکومت چه روندی داشته است؟ عوامل مو?ثّر بر آن چه بوده است؟ در این پژوهش با بهره گیری از روش تحقیق تاریخی و استفاده از منابع مربوط به این دوره سعی برآن است تا ضمن بررسی کوتاه در مورد تاریخ سیاسی الوس جغتای به بررسی روابط ایلخانان و الوس جغتای و عواملی که در روابط بین آنان نقش داشته است، پرداخته شود.
زهره راضی جواد عباسی
با ورود مغولان به ایران و تشکیل حکومت ایلخانی تحولی مهم در زمینه ی مبانی مشروعیت حکومت ها در ایران رخ داد. حاکمان ایلخانی از مبانی جدید مشروعیتی که بر محور خاندان چنگیزخان در میان مغولان پذیرفته شده بود، پیروی می کردند. از زمان غازان خان و رسمیت یافتن اسلام در حکومت ایلخانی تلاش شد تا از مشروعیت دینی مبتنی بر شریعت اسلام نیز بهره گرفته شود. با سقوط حکومت ایلخانان در اواسط قرن هشتم هجری، ایران وارد دوره ای از بی ثباتی و پراکندگی سیاسی شد. در پی مرگ ابوسعید ایلخانی در سال 736 هجری نیروهای متعددی بر سر کسب قدرت و تصاحب میراث ایلخانان به رویارویی با هم پرداختند. بدین جهت ایران دچار نوعی تجزیه ی سیاسی شد و چندین حکومت مانند سربداران، آل کرت، آل اینجو، آل مظفر، آل چوپان و آل جلایر در گوشه و کنار ایران سربرآوردند. یکی از مباحث اساسی در چنین شرایطی اثبات مشروعیت هر یک از این حکومت ها و میزان پذیرش آن در جامعه بود. بدین ترتیب پرسش مبنایی پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل مبانی مشروعیت سیاسی این حکومت ها است. هر یک از این حکومت ها با داعیه های متفاوتی برای اثبات سزاواری و مشروعیت حکومت خود دست به تلاش زدند؛ بعضی بر مشروعیت مغولی-چنگیزی و هلاکوئی تأکید داشتند؛ برخی بر مشروعیت دینی و بومی (ایرانی) و برخی ترکیبی از آنها را مورد توجه قرار دادند. مشروعیت ایرانی و توجه به فرّه ایزدی و تلاش برای برقراری عدالت و امنیت نیز به عنوان بنیان هایی برای نشان دادن سزاواری حکومت ها مورد توجه قرار گرفتند. این پژوهش در نظر دارد به تبیین و تحلیل انواع مشروعیت در مهم ترین حکومت های این دوره بپردازد و نقش هر یک از این منابع مشروعیت را در استقرار و استمرار حکومت های زمانه مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش به کار گرفته شده توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر گردآوری اسناد و مدارک تاریخی می باشد.
عباس کرمانی ابوالقاسم قوام
اشاره ای کلی و مختصر به حدود نسبی مفهوم آداب و رسوم ، استخراج و دسته بندی بیت هایی از شاهنامه فردوسی که در چارچوب این حدود نسبی قرار می گرفتند و نهایتا تلاش برای یافتن ریشه ی این سنن در متون کهن و تحقیقات جدید، موضوع اصلی رساله حاضر بوده است. :«پادشاهی» ، «رزم» ، «جشن ها » ، «سوگواری و خاکسپاری» ، « نامه نگاری » ، « شکار »، « تفال» ، « خواب گذاری» ، «ستاره شماری» ، « کودکان و نوجوانان»، « آداب دینی »، بخش های نه گانه ی این رساله است . این بخش ها که اهم آداب زندگی درباری و برخی از مناسک و رسوم قومی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد و خود به 31 فصل و چندین بند تقسیم می شود ، حاصل تدوین موضوعی صدها بیت شاهنامه است . سعی نگارنده در یافتن سرچشمه های این اداب - گرچه همواره قرین توفیق نبوده- در موارد متعددی به نتیجه رسیده و سیر تحول آن رسم را به روشنی نشان داده است . علاوه بر شاهنامه فردوسی بعنوان مبنای تحقیق، 326 کتاب دیگر نیز اعم از متون ادبی ، تاریخی ، دینی و آثار محققان معاصر ، در نوشتن این رساله به کمک نگارنده آمده است . اگر نامه حکیم توس را مهمترین سند هویت ملی ایرانیان بدانیم ، هدف و فایده این تحقیق نیز می تواند در شناخت بنیان های فرهنگی این قوم دیر سال و بازخوانی و بکار گیری هوشمندانه ی آنها خلاصه شود.