نام پژوهشگر: احمد زوارانحسینی
فرشته آل صاحب فصول احمد زواران حسینی
مالتیپل اسکلروزیس (ms)یک بیماری التهابی سیستم اعصاب مرکزی است که از تعامل پیچیده فاکتورهای ژنتیکی و عوامل محیطی منشاء می گیرد. براساس مطالعات گسترده ژنومی (gwas) چندین پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (snp) در ژن های مسئول عملکرد ایمنی به عنوان عوامل مستعد کننده بیماری شناخته شده اند. از طرف دیگربا توجه به اهمیت shla-g به عنوان یکی از فاکتورهای تعدیل کننده ایمنی و نقش حیاتی سلول های t تنظیمی در بیماری ms، مطالعه حاضر، میزان shla-g و ارتباط آن با فراوانی سلول های tتنظیمی (treg) را در این بیماران مورد بررسی و به منظور تعیین واریانت های ژنی مستعد کننده بیماری، snp ژن های cd127، cd58، cd226، cd25 و hla-g را در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عودکننده- خاموش شونده (rrms) مورد ارزیابی قرار داده است مواد و روش ها : از بین بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس نوع rrms مراجعه کننده به کلینیک ms بیمارستان الزهرا دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و همچنین 200 نفر از بین افراد اهداء کننده خون که به سازمان انتقال خون اصفهان مراجعه نموده بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب گردیدند. پس از استخراجdna، پلی مورفیسم ژن های ,cd127 cd58، cd226، cd25 و hla-g با متدhrm- real time pcr آنالیز ومیزان shla-g با روش الیزا اندازه گیری شد.سپس فراوانی سلول های tتنظیمی افرادی که shla-g آنها بالاتراز u/ml10 بود با روش فلوسیتومتری تعیین گردید. نتیجه: واریانت ژنتیکی rs763361 در ژن cd226 و rs1611715 درژن hla-g، بین گروه کنترل و بیماران مبتلا به rrms مورد مطالعه، تفاوت معنی دار نشان داد بترتیب (0/038p=، 0/014(p= همچنین فراوانی سلول های t تنظیمی (treg)دربیماران درمان شده ایی که سطح shla-g بالاتراز u/ml10 داشتند نسبت به گروه کنترل بالاتر بود)0/029=p). نتیجه گیری: در مجموع، می توان گفت که واریانت rs763361 ژن cd226 و پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs1611715 ژن hla g می تواند مستعدکننده ابتلا به بیماری ms در جمعیت مورد مطالعه باشد. همچنین افزایش سطح سرمی shla-gدر بیمارانی که دارای ژنوتایپ aa پلی مورفیسم rs1611715 در ژن hla-g بوده اند می تواند بیانگر همبستگی میزان shla-g با snp مربوطه باشد بعلاوه مشاهده ارتباط معنی دار بین shla-g و فراوانی سلول های treg در بیماران rrms درمان شده بیانگر آن است که میزان بالای shla-g در افزایش فراوانی سلول های tregدر این بیماران تاثیر داشته و می تواند با بهبودی بیماری ms مرتبط باشد.
مجید تبیانیان احمد زواران حسینی
با توجه به اینکه بیماری سل نوعی عفونت حاد یا مزمن دستگاه تنفسی می باشد لذا به نظر می رسد که واکسیناسیون از طریق بینی (intranasal)می تواند راهکار مفیدی در ایمن سازی و واکسیناسیون بر علیه این بیماری محسوب شود. در این مطالعه با انتخاب 2 آنتی ژن ایمنی زای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس (esat-6 وhsp70) ، یک پروتئین ترکیبی جدید (e6h70) برای اولین بار در سیستم پروکاریوتی با موفقیت بیان گردید. سپس پروتئین فوق در درون ترکیب پلیمری تری متیل کایتوزان (tmc) انکپسوله گردید. در نتیجه مجاورت محلول?g/ml 30 از این پروتئین با محلول mg/ml1 از tmc، نانوپارتیکل هائی با میانگین اندازه ذرات 308 نانومتر و پتانسیل زتای mv 12 ایجاد شد. متعاقب ایمن سازی موش های آزمایشگاهی، نتایج بدست آمده نشان داد که میزان تکثیر لنفوسیتی و تولید سایتوکاین های ifn-? و il-4 و il-12 در آن دسته از حیواناتی که با نانوپارتیکل های پروتئینی ایمن شده بودند،نسبت به گروه های کنترل آنتی ژن افزایش نشان میدهد(p<0.05). هرچند اختلافی در میزان تولیدil-10 بین گروه های مختلف دیده نشد(p>0.05). البته گروهی که فرم محلول e6h70 را دریافت کرده بودند نیز میزان بیشتری از il-12 را نسبت به گروه های esat-6 وhsp70 القا نمودند(p<0.05). پاسخ سایتوتوکسیسیتی (ctl) در گروه ایمن شده با نانوپارتیکل های حاوی e6h70 از همه گروه ها ، حتی گروه bcg نیز بیشتر بود(p<0.01). لذا می توان نتیجه گرفت که تجویز ترکیب پروتئین e6h70 و کایتوزان، از طریق بینی باعث القای پاسخ های محافظت کننده ایمنی از نوع th1/th2 بر علیه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در مدل موشی می گردد که البته غلبه آن بیشتر به سمت th1 و سلول های ctlمی باشد. با توجه به نتایج بدست آمده، پروتئین e6h70 را می توان به عنوان کاندیدی برای واکسن های زیر واحدی نوین بر علیه سل معرفی نمود.