نام پژوهشگر: نجف مهدیپور
نجف مهدی پور محمد توحیدفام
تآثیر جایگاه ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک جمهوری اسلامی ایران ?، حول محور انرژی نفت و گازبر رقابت و تقابل چین و روسیه در ایران پس از سال 2000میلادی ، عنوان اصلی پژوهش حاضر است که با طرح سئوال عوامل شکل دهنده و تآثیر گذار بر حضور رقابت اٌمیز چین و روسیه در ایران پس سال2000 میلادی با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به تحلیل و بررسی رقابت وتقابل چین وروسیه در ایران پس از سال 2000پرداخته است ؛ رقابت وتقابل چین و روسیه در ایران ، در چارچوب نظریه های وابستگی متقابل نا متقارن رابرت کوهن وجوزف نای و نظریه های ژئوپلیتیکی وژئو استراتژیکی وکنش های سیاست خارجی ناشی از عوامل تصمیم گیری وتصمیم ساز متآثر از عوامل مقدورات درونی ومحذورات بیرونی کشورهای مذکور می باشد. این الگوی روابط منطقه ای به خرده سیستم بین المللی مشابه است که در تضاد با سیستم تقریباٌ نهادینه شده فعلی نظام بین الملل است ؛ حضور ملموس مسکو وپکن در منطقه ، به ویژه در ایران بر مبنای وابستگی متقابل دوجانبه وچند جانبه و پیگیری منافع حیاتی خود است که یقیناٌباعث رقابت ودر نتیجه تقابلاتی شده است، ولی به جهت ملاحظات بین المللی ، مسکو وپکن ترجیح می دهند این رقابت ها وتقابلات را مخفی نگه دارند، شخصیت هایی همچون دنگ شیائو پینگ، جیانگ زمین و هو جین تائو رهبران ونخبگان دو دهه ی اخیر چین به همراه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه (اوراسیا گرا) به عنوان شخصیتی محبوب و تاریخی در این میان بسیار تآثیرگذار است؛ آنان با درک درست از واقعیات ومقدورات داخلی، محذورا ت بین المللی وبا شناخت موقعیت های ژئوپولیتیکی وژئو استراتژیک جمهوری اسلامی ایران وبا استفاده از فرصت تحریمهای غرب علیه تهران و موضع سر سختانه کشورمان در برابر غرب (مطلوب مسکو وپکن) اقدام به اتخاذ سیاستهای خارجی متناسب با منافع ملی خود در بحث ایران نموده اند که یکی از این سیاست ها ، سیاست همگرایی در برقراری روابط خوب با جمهوری اسلامی است ؛ آنان با درک درست از هژمونی و یکجانبه گرایی آمریکا خصوصاٌ بعد از حادثه ی 11سپتامبر واستقرار آمریکا در مناطقی از خاورمیانه و افغانستان وعراق وبه خطر افتادن منافع خویش ، دست به اقداماتی زده اند تا بلکه بتوانند علاوه بر خنثی سازی رقیب قدرتمند، نیازمندیهای خود را برطرف وچرخ تولید اقتصادی کشورشان را بیش ازپیش بگردانند، البته باید یاد آور شویم دو کشور رقیب، اهداف متفاوتی را در ایران پیگیری می نمایند ودر این میان اهداف روسیه متکثر ومتنوع تر می باشد وبه نظر می رسد دغدغه های مسکو بر حول دو محور است؛ یکی تلاش برای به دست گیری مدیریت ورهبری انرژی منطقه وجهان است ودیگری مسائل امنیتی وحفظ خاکریزهای تدافعی در مقابل ائتلاف غرب ودر راً س آن آمریکا است.امروزه بیش از هر زمان دیگر ، نقش اقتصادی – سیاسی نفت محرز گشته وبه عنوان اصل پذیرفته شده ای نمود پیدا کرده است، لذا آنان با توجه به اهمیت استراتژی نفت در چرخاندن اقتصاد جهانی ، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان منبعی سرشار از انرژی مطمئن و مستمر برگزیده اند؛ ازسویی دیگر تخاصم وتضاد ایران با ایدئولوژی غربی وجه مشترک ایران ، چین و روسیه است که موجب نزدیکی آنان به ایران و انرژی این کشور شده است ، نقش تحریمهای یکجانبه وچند جانبه از جمله تحریمهای نفتی اخیر که غرب علیه ایران به راه انداخته نیز در حضور رقابت آمیزچین و روسیه بسیار موثراست، علاوه بر آن مواضع به شدت ضد غربی احمدی نژاد موجب آن شده که ایران حتی کل ارتباطش را با غرب قطع نماید، لذا در راستای خنثی سازی برنامه های آمریکا وغرب ، در سیاست خارجی خود به رویکرد نگاه رو به شرق اقدام کرده واین امر موجبارتقاء سطح روابط شده است؛ در حال حاضر سرمایه گذاریهای دو کشور در بخش انرژی نفت و گازوسایر و سایر امور قابل توجه است. بر این مبنا، چین و روسیه دچار رقابت وتقابل شده اند وبه نظر می رسد رقابت آنان در ایران جزئی از رقابت وتقابل دو کشور در سازمان همکاریهای شانگهای ارزیابی می شود. به عنوان نکته ی پایانی باید گفت که ، برگ برنده ی اقتصاد نوظهور چین به منظور ارتقاء سطح جهانی این کشور در عرصه ی اقتصادی، سیاسی و نظامی، منابع مطمئن نفت وگاز است که ایران در این بین سهم قابل توجهی در تاً مین انرژی چین دارد، از طرفی کشور روسیه در بیشتر زمینه های اقتصادی، سیاسی ونظامی در ایران فعالیت می کند زیرا ایرارا حوزه ی نفوذ سنتی خود می پندارد.