نام پژوهشگر: بهاره دهقانبنادکی
بهاره دهقان بنادکی پروانه افشاریان
سندرم تخمدان پلی کیستیک شایع ترین فرم ناباروری به علت عدم تخمک گذاری بر طبق گزارشات سازمان بهداشت جهانی می باشد. هایپرآندروژنیسم بیوشیمیایی یا کلینیکی، عدم تخمک گذاری همراه با قاعدگی نامنظم و وجود تخمدان های پلی کیستیک در تست سونوگرافی، از معیار های اصلی جهت تشخیص این بیماری می باشند. هورمون محرک فولیکولی در میان سایر گنادوتروپین ها، از نقش مهمتری در بلوغ فولیکولی زنانی که تحت درمان با روش های کمک باروری قرار می گیرند، برخوردار است. بنابراین گیرنده این هورمون یا fshr ، اساسی ترین نقش را در القاء بلوغ فولیکولی و مسیر پیام رسانی فولیکولوژنز ایفا می کند. ژن fshr ، به خصوص نواحی کد شونده آن بسیار پلی مورف می باشند. از این رو به منظور بررسی تاثیر این پلی مورفیسم ها در پاسخ به درمان زنانی که تحت درمان با روش های کمک باروری به روش تلقیح داخل رحمیiui (intra uterine insemination) قرار می گیرند، دو پلی مورفیسم مربوط به اگزون 10(rs6166 و rs6165) و یک پلی مورفیسم پروموتری (rs1394205) انتخاب گردید. به منظور بررسی پلی مورفیسم ها، سه گروه بیمار، کنترل دارویی و کنترل بارور با حجم نمونه 110 نفر برای هر گروه بیمار و کنترل دارویی و 100 نفر برای گروه کنترل بارور در نظر گرفته شد. به منظور انتخاب افراد کاندید برای هر گروه بر طبق معیار های این طرح ، کلیه پرونده های بالینی این افراد، موجود در بخش بایگانی پژوهشگاه رویان، مطالعه و مورد بررسی قرار گرفتند و کلیه اطلاعات بالینی هر فرد نظیر bmi، سن، داروها و پروتکل های درمانی، میزان پاسخ به درمان در هر سیکل درمانی و... استخراج گردیدند. پس از انتخاب نمونه ها، dna همه نمونه ها از خون محیطی شان استخراج شد و ناحیه ژنی مورد نظر ، پس از طراحی پرایمر برای نواحی مورد نظر، با روش pcr تکثیر گردید. کلیه محصولات تکثیر شده مربوط به پلی مورفیسم rs6165 به منظور تعیین توالی ارسال گردید و نواحی مورد نظر مربوط به دو پلی مورفیسم rs6166 و rs1394205 ، به منظور مشخص شدن وجود پلی مورفیسم مربوطه با روش rflp مورد بررسی قرار گرفتند. از میان کلیه محصولات تکثیر شده با روش pcr، تعدادی از آن ها جهت تایید نتایج rflp، برای تعیین توالی ارسال گردیدند. از میان افرادی که تحت درمان با پروتکل iui قرار گرفته بودند، تعداد اندکی نیز به دلیل عدم پاسخ به درمان، وارد سیکل درمانی ivf می شدند. به منظور بررسی بیان ژن fshr در سلول های گرانولوزای تخمدان، از مایع فولیکولی افراد دو گروه بیمار و کنترل دارویی وارد شده به این سیکل، با رضایت نامه کتبی از این افراد استفاده شد. به منظور جداسازی سلول های گرانولوزا از روش شیب غلظتی استفاده شد و پس از آن rna این سلول ها با استفاده از ترایزول استخراج گردید. در مرحله بعد cdna سنتز و در نهایت از آن جهت بررسی بیان با روش real time pcr استفاده گردید. کلیه داده های به دست آمده از مطالعه سه پلی مورفیسم ذکر شده و بررسی بیان ژن fshr ، به همراه نتایج بررسی سوابق کلینیکی، در نهایت مورد آنالیز با نرم افزار آماری spss قرار گرفتند. نتایج آنالیز آماری مربوط به پلی مورفیسم rs6165 در سه گروه مورد مطالعه ، رابطه ای معنی دار بین فراوانی ژنوتیپی در گروه بیمار و دو گروه کنترل دیگر را نشان نداد. بررسی های مربوط به رابطه پاسخ به درمان با ژنوتیپ افراد، نشان داد که پاسخ به درمان، در افراد با ژنوتیپ نرمال در گروه کنترل دارویی به صورت معنی داری بیش از سایر ژنوتیپ ها بود) 20/0(p-value=. نتایج آنالیز آماری مربوط به پلی مورفیسم rs6166 در سه گروه مورد مطالعه نشان داد که درصد فراوانی الل جهش یافته در گروه بیمار بیشتر از سایر گروه ها است ) 015/0(p-value=. در بررسی رابطه پاسخ به درمان و وضعیت ژنوتیپی این پلی مورفیسم، رابطه معنی داری مشاهده نگردید. نتایج آنالیز آماری مربوط به پلی مورفیسم 1394205 rs در سه گروه مورد مطالعه نشان دهنده معنی دار بودن رابطه بین فراوانی ژنوتیپی در گروه های مورد مطالعه است به طوری که در افراد با ژنوتیپ نرمال در گروه کنترل بارور از فراوانی بیشتری نسبت به سایر گروه ها برخوردار می باشند) 03/0(p-value=. بررسی های مربوط به پاسخ به درمان و وضعیت ژنوتیپی، رابطه معنی داری را بین این دو نشان نداد. نتایج بررسی بیان ژن fshr بر خلاف آنچه انتظار می رفت، نشان داد که افراد گروه بیمار، در مجموع بیان ژن بیشتری نسبت به افراد گروه کنترل دارویی داشتند. همچنین نتایج آنالیز آماری مربوط به سوابق و اطلاعات بالینی هر سه گروه نشان داد که افرادی که داروی لتروزول را علاوه بر داروی کلومیفن سیترات در سیکل های درمانی خود دریافت نموده اند، پاسخ به درمان بهتری را نسبت به افرادی که در سیکل های درمانی تنها کلومیفن را جهت کمک به القاء تخمک گذاری دریافت کرده اند، نشان می دهند. همچنین افراد با bmiپایین تر توانایی بیشتری را جهت القاء فولیکولوژنز دارا می باشند. در مجموع می توان گفت که با اینکه پلی مورفیسم rs6165 از فراوانی بالایی در جمعیت برخوردار است، اما به نظر نمی رسد که با بیماری سندرم تخمدان پلی کیستیک (حداقل در جمعیت ایرانی مورد مطالعه) مرتبط باشد. اما دو پلی مورفیسم rs6166 و rs1394205، احتمالا به همراه سایر عوامل دخیل را می توان با این سندرم مرتبط در نظر گرفت.