نام پژوهشگر: سودابه بساکنژاد
طیبه محمودی سودابه بساک نژاد
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مدیریت خشم با رویکرد روان شناسی مثبت نگر بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و نشخوار خشم در دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه ی اولیه، 400 دانشجوی دختر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند و مقیاس نشخوار خشم را تکمیل نمودند. از بین این دانشجویان 66 نفر که دارای نشخوار خشم بالا بودند، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت گروه درمانی آموزش مدیریت خشم با رویکرد روان شناسی مثبت نگر قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 19 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم با رویکرد روان شناسی مثبت نگر به صورت معنی داری، باعث کاهش نشخوار خشم شد، اما بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان تأثیری نداشت. این یافته ها نشان می دهد که آموزش مدیریت خشم با رویکرد روان شناسی مثبت نگر، می تواند برای افراد با نشخوار خشم بالا، مفید باشد.
لیلا بخشی سورشجانی عبدالزهرا نعامی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری توأم با مدیریت رفتار مادران در کاهش افسردگی مادران و علائم نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان 10-7 سال است. جامعه آماری شامل مادران افسرده کودکان 10-7 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه –بیش فعال است. شرکت-کنندگان پژوهش 24 نفر از مادران مبتلا به افسردگی هستند که کودکان آنان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی می¬باشند¬. این نمونه با روش تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب و در گروه آزمایش وگروه گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک¬، پرسشنامه کانرز والدین و مصاحبه تشخیصی و مشاهده طبیعی رفتار کودک بودند. گروه آزمایش 18 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. نتایج مانکوا در پس¬آزمون نشان داد، میانگین نمره¬ افسردگی مادران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته ولی میانگین نمره¬های علائم اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان کاهش معنی¬داری نداشته است. علاوه برآن، میانگین نمره¬های افسردگی و علائم اختلال نارسایی توجه –بیش فعالی در پی¬گیری در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی دار نشان داده است.