نام پژوهشگر: علی‌محمد شاهسنی

برسی تطبیقی روایت در بوف کور هدایت و پیکر فرهاد عباس معروفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1389
  مریم قربانیان   حسن اکبری بیرق

هر نویسنده برای ایجاد ساختار داستانی اش تکنیکی خاص را در استفاده از عناصر داستانی مانند پیرنگ، شخصیّت، زاویه دید و... به کارمی گیرد. به همین دلیل دنیای ساختاری داستان ها دنیایی متنوّع با گستره ایی وسیع است. در این پایان نامه، به تطبیق ساختار روایی «پیکرفرهاد» عبّاس معروفی و «بوف کور» صادق هدایت، براساس نظریّات روایت شناسی غرب پرداخته ایم. برای رسیدن به این هدف ابتدا در فصل دوم، تعریفی از روایت و روایت شناسی و پیشینه روایت شناسی، عناصر اصلی روایت و الگوهای روایی دوره کلاسیک، مدرن و پسامدرن ارائه داده و توجّه خاصّ خود را بر دوره ی مدرن، معطوف داشته ایم. در فصل سوم و چهارم، بر اساس الگوهای ارائه شده عناصر روایی بوف کور و پیکرفرهاد را مورد تحلیل قرار داده و با دریافت شگرد روایی دو نویسنده ی مذکور به تطابق دستور زبان آنها پرداخته ایم.