نام پژوهشگر: حسین رجب پور
حسین رجب پور محمد ستاریفر
نسبت قابل توجه بنگاه های کوچک و متوسط (smes) در اقتصاد کشورهای در حال توسعه همواره اقتصاددانان را به جستجوی راه هایی در جهت ایجاد کارایی و خلق مزیت برای این بنگاه ها و استفاده از آن ها در فرایند توسعه اقتصادی و صنعتی واداشته است، نظریه «خوشه های صنعتی» نیز از جمله رویکردهایی است که در این زمینه مطرح شده است. با مروری بر نظریات کارایی و شناسایی و طبقه بندی انواع کارایی ها در قالب کارایی های درونی، کارایی های بیرونی و کارایی های جمعی می توان کارایی های حاصل از خوشه ای شدن بنگاه ها را به تاثیر خوشه ای شدن بر کارایی بیرونی و جمعی آن ها نسبت داد. اما در زمینه مدل ها و الگوهای تجزیه و تحلیل و ارزیابی خوشه های صنعتی یک روش شناسی مورد اجماع وجود ندارد بنابراین با توجه به این مسئله در پژوهش حاضر از مدل الماس پورتر (pd) استفاده شده است. این مدل از هر دوی داده های کیفی و کمی بهره گرفته و توانایی پوشش دادن جنبه های مختلف کارایی بنگاه ها را دارد. گستردگی عواملی که در این مدل مورد بررسی قرار می گیرد نقطه قوت آن است. تهیه داده های مدل نیز براساس تهیه و توزیع پرسش نامه و اخذ مصاحبه از فعالین بنگاه ها صورت گرفته است. سوال ها غالباً به صورت کیفی و بر مبنای طبقه بندی لیکرت، بوده است. درکل با وجود این که تحلیل کارایی بر اساس مدل الماس پورتر کارایی و مزیت رقابتی اندکی را برای بنگاه های خوشه فرآوری سنگ تهران نشان می دهد می توان از آثار خوشه ای شدن (تجمیع) بر وضعیت کارایی این بنگاه ها نام برده و در مجموع می توان از وجود خوشه ی اولیه در این حوزه خبر داد. درواقع با توجه به این نکته که اکثر بنگاه های این مجموعه بنگاه های کوچک و بسیار کوچک هستند که فاقد مزیت برای درونی کردن کارایی بوده و با ناکارایی های بسیاری روبرو هستند، می توان خوشه ی اولیه بودن این مجموعه را موجب کاهش ناکارایی درونی این بنگاه ها دانست. همچنین به دلیل ناقص و اولیه بودن خوشه و عدم توانایی در به دست آوردن کارایی جمعی، ذره ای بودن (اتمی بودن) اندازه بنگاه ها نسبت به حجم بازار، نامشخص و ناپایدار بودن روابط، باز بودن قابلیت ورود به خوشه (وجود شرط اجاره (یا در این جا خرید) مکان به عنوان تنها شرط برای ورود به خوشه) و ... می باید این خوشه را در دسته «تجمیع خالص» طبقه بندی کرد. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تلاش دولت برای تجمیع فعالان اصلی این مجموعه در سال های گذشته از عوامل اصلی شکل گیری این خوشه بوده اما این تلاش ها که عمدتاً به صورت دستوری بوده بیشتر به تجمیع فیزیکی بنگاه ها منجر شده و به آن چه می توانیم از آن با نام تجمیع ماهیتی نام ببریم (تجمیعی که همراه با ایجاد پیوندهای درونی میان بنگاه ها و موجب کارایی بیرونی و کارایی جمعی باشد) منجر نشده، در نتیجه دولت با کمک به ارتقاء کارایی جمعی در این خوشه می تواند بنگاه های آن را در دست یابی به مزیت های خوشه ای شدن و غلبه بر ناکارآمدی های حاصل از مقیاس کوچک یاری رساند.