نام پژوهشگر: کیوان حسینی
علی نکوئیان کیوان حسینی
امواج لرزه ای تحت تاثیر بی هنجاری های محیط قرار دارند. ارزیابی میزان کاهیدگی با استفاده از کاهش دامنه امواج لرزه ای اغلب با خطا همراه است. از آنجائیکه میزان جذب انرژی لرزه ای با افزایش بسامد نسبت مستقیم دارد این امکان وجود دارد که با نشانگرهای بسامدی وجود بی هنجاری را بررسی کرد. در واقع تجزیه زمان-بسامد که بتواند وضوح بالای بسامدی در حوزه بسامد ایجاد کند برای تحلیل داده لرزه ای مطلوب است زیرا هیدروکربن در بسامد های پایین قابل شناسایی است. در این مطالعه با استفاده از طیف زمان-مقیاس یا مقیاس نمای تبدیل موجک پیوسته، پارامترهای میانگین که مستقیما قابل تفسیر بر حسب نشانگرهای زمان-بسامد هستند را تعیین نموده ایم. همچنین از نشانگر بسامد غالب لحظه ای و مرکز جرم مقیاس به دست آمده از مقیاس نمای تبدیل موجک پیوسته که قابل تفسیر بر اساس نشانگر های زمان-بسامد هستند به عنوان نشانگر مستقیم هیدروکربنی استفاده کرده ایم. در تحلیل نشانگر بسامد غالب لحظه ای وضوح بالای بسامدی در حوزه بسامد پایین ایجاد می شود. کاهیدگی لرزه ای می تواند بصورت غیر مستقیم با استفاده از مرکز جرم مقیاس که همان میانگین مقیاس نما است، مشخص شود. هنگامی که موج منتشر می شود در حوزه موجک انرژی های کوچکتر سریعتر از انرژی های بزرگ سیگنال لرزه ای کاهیده می شوند و در نتیجه مرکز جرم مقیاس سیگنال در طول انتشار افزایش می یابد. با فرض اینکه پارامتر کیفیت از بسامد مستقل باشد در آنصورت افزایش مرکز جرم مقیاس نسبت عکس با پارامتر کیفیت خواهد داشت. لذا از مرکز جرم مقیاس می توان به عنوان یکی از نشانگرهای مستقیم ذخایر ضخیم هیدروکربنی استفاده نمود. با استفاده از این نوع نشانگرها دیگر محدودیتی در انتخاب طول پنجره استفاده شده در تبدیل فوریه زمان کوتاه وجود ندارد. در این مطالعه تمام الگوریتم های لازم در محیط مطلب تهیه گردید و بر روی یکی از مقاطع لرزه ای مخزن هیدروکربنی فردوسی واقع در حوضه خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از موجک متقارن مورلت و موجک مکزیکن هت به دلیل داشتن نسبت عکس بین مقیاس و بسامد استفاده شد. نتایج بدست آمده نمایانگر وجود دو مخزن هیدروکربنی در محدوده cdp شماره 3000 به ترتیب در زمان های 0/8 و 1/7 ثانیه و در سازندهای زمین شناسی فهلیان و کنگان-دالان می باشد.
کیوان حسینی جمشید پرویزیان
امروزه دستیابی به اطلاعات به روز و بههنگام در مورد موجودی از اهمیت فراوانی برخوردار است. تاخیر و عدم دقتی که در مورد اطلاعات موجودی در اکثر سیستم های موجودی وجود دارد، تصمیم گیریِ مدیریت در مورد موجودی را تحت تاثیر منفی قرار می دهد. در این تحقیق به طراحی و پیاده سازی یک سیستم ردیابی موجودی خودکار پرداخته شده است. این سیستم اطلاعات مربوط به موجودی را در کوتاه ترین زمان ممکن و با بیشترین دقت در اختیار مدیریت قرار می دهد. در این تحقیق ابتدا ضمن معرفی مباحثی نظیر مدیریت و ردیابی موجودی و لزوم ثبت اطلاعات دقیق در سیستم های موجودی، انواع تکنولوژی های ثبت خودکار اطلاعات معرفی شده اند. سرانجام بر اساس مباحث مطرح شده به عنوان مطالعه موردی، یک سیستم ردیابی موجودی خودکار در کارگاه مکانیک شرکت صاایران طراحی و پیاده سازی شده است. این سیستم، ردیابی موجودی را در دو بخش انبار ابزار آلاتِ کارگاه و سفارشات در دست ساخت انجام می دهد. به منظور ردیابی موجودی خودکار در این تحقیق از تکنولوژی بارکد استفاده شده است. به کمک این تکنولوژی اطلاعات مربوط به پرسنل، ابزارآلات و سفارشات در دست ساخت در کوتاه ترین زمان ممکن وارد سیستم ردیابی می شوند. سیستم ردیابی موجودی خودکار طراحی شده از دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری تشکیل شده است. بخش نرم افزاری شامل پایگاه داده و مجموعه ی گزارشات و فرمهایی است که جهت ارتباط با کاربر و دستیابی به اطلاعات پایگاه مورد استفاده قرار می گیرند. بخش سخت افزاری شامل تجهیزاتی نظیر بارکد خوان و دیتاکالکتور به منظور جمع آوری اطلاعات موجودی از کف کارگاه به صورت دقیق و به هنگام است. با ثبت اطلاعات به صورت دقیق و به هنگام در این پایگاه داده، این امکان برای مدیریت فراهم آورده شده است که از وضعیت دقیق موجودی در کارگاه مطلع شود. با پیاده سازی این سیستم، مشکلات فراوانی نظیر گم شدن ابزار در انبار ابزارآلات، عدم اطلاع از وضعیت و مکان هر سفارش و عدم محاسبه دقیق کارکرد پرسنل حل شده است.
حسین جمال رضا موسوی حرمی
محصولات نفتی به عنوان مهمترین سوخت رایج در کشورمان دارای اهمیت فراوانی می باشند، لذا نیاز است تا محل تجمع های مقرون بصرفه ی این ذخایر با ارزش همواره با کمترین هزینه مشخص گردد. در این راستا تعیین موقعیت شکستگی از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد، به همین دلیل نیاز است تا با بررسی تکامل چین خوردگی های موجود در منطقه به بررسی شکستگی ها و متعاقباً محل ذخایر نفتی دست یافت. در تحقیق جامعی که بر روی میدان نفتی کوپال صورت پذیرفته، با تفسیر داده های لرزه ای سه بعدی به بررسی مدل های هندسی، حرکتی و نیز شکل ساختارهای موجود در این میدان پرداخته ایم. سپس از تلفیق داده های حفاری با اطلاعات بدست آمده، موقعیت شکستگی های وابسته به چین خوردگی و گسلش پی سنگ در منطقه مشخص گردید. در نهایت پس از تفسیر داده-های مربوط به شکستگی های حاصل از نمودارهای چاه پیمایی و روی هم گذاری تمامی اطلاعات، نتایج نهایی بدست آمد. مطابق نتایج بدست آمده تاقدیس کوپال در اغلب بخش های خود از نوع مشابه بوده و دارای محوری در راستای عمومی n53w است. هرچند که وضعیت ساختاری این تاقدیس با مدل های ساختار رویشی بدست آمده از روابط بزیر سازگاری نداشته و افزایش ضخامت آن در یال جلویی کمتر از پیش بینی مدل های ارائه شده است. ولی تکامل چین خوردگی و گسلش در این تاقدیس همزمان بوده و سیستم غالب چین خوردگی آن انتشار گسلی است. این تاقدیس دارای شکستگی های فشارشی و کششی به ترتیب در یال های جلویی و پشتی می باشد و در ناحیه لولاشکستگی های آن مربوط به خمش چین خوردگی هستند، بیشترین شکستگی ها در بخش شمالی این تاقدیس و در یال جنوبی آن با جهت شیبی به سمت شرق، تمرکز یافته اند. همچنین عمق سطح جدایش برای این تاقدیس در حدود 8/5کیلومتر زیر رأس آسماری است.
حسن علی زاده دربندی علیا کیوان حسینی
در این مطالعه، روش لرزه ای انکساری برای ارزیابی لایه های اشباع و تعیین سطح آب زیرزمینی استفاده شد. منطقه مورد مطالعه در 20 کیلومتری جنوب غربی شهرنیشابور، شهرک صنعتی عطار، واقع شده است و به لحاظ زمین شناسی از پهنه های رسی،مانداب های نمکزار و رسوبات آبرفتی کواترنر تشکیل شده است. در روش لرزه ای انکساری برداشت داده ها از طریق دو پروفیل موازی با آرایش خطی، هر کدام به طول 34/5 متر و با فاصله 10 متر از یکدیگر انجام گرفته است. پردازش و تفسیر داده های لرزه ای بر روی دو نوع موج فشارشی و برشی صورت پذیرفت. نتایج بدست آمده از پردازش امواج فشارشی نشان دهنده دو لایه با سرعت-های 448/5 و 1502/5 متر بر ثانیه می باشد ولی در مقابل، پردازش امواج برشی نشان دهنده تنها یک لایه با سرعت 237 متر بر ثانیه است. لذا با استفاده از نتایج بدست آمده، تنها یک لایه زمین شناسی که سطح اشباع مایع در عمق 5 متری آن قرار گرفته است را تعیین نموده ایم. نسبت پواسون و vp/vs برای لایه اشباع به ترتیب 49/0 و 6/34 بدست آمد که مربوط به خاک رس اشباع می باشد. در منطقه مورد مطالعه، مطالعات ژئوالکتریک نیز انجام شده است. با نتایج بدست آمده از این روش، به علت تغییرات کم در مقاومت ویژه لایه های زیر سطحی، تعیین سطح آب زیرزمینی با دقت بالایی امکان پذیر نگردیده است. که دلیل این امر را می توان در بالا بودن رسانایی آب (شوری بالا) فرض نمود. مشاهدات مستقیم از نوع آب و عمق سطح آب توسط گمانه های اکتشافی، نتایج مطالعات با روش لرزه نگاری انکساری را تأیید می کند.
توفیق سلطانی کیوان حسینی
در 21 مرداد ماه سال 1391 زمین لرزه ای به بزرگی (mw=6.5) منطقه اهر-ورزقان واقع در شمال غرب ایران (60 کیلومتری شمال شرق تبریز) را به لرزه درآورد. 11 دقیقه بعد زمین لرزه دیگری (mw=6.3) در فاصله 12 کیلومتری جنوب¬ غرب زمین لرزه اول به وقوع پیوست. جهت بررسی توزیع فضایی پسلرزه¬های این زمین لرزه¬ها، یک شبکه لرزه نگاری موقت متشکل از 10 ایستگاه (5 ایستگاه باندپهن سه مولفه ای و 5 ایستگاه باندکوتاه تک مولفه ای) در منطقه نصب کردیم و از تاریخ 4/7/91 تا 3/8/91 به مدت 29 روز داده ها را ثبت کردیم. تعداد 1827 پسلرزه بوسیله پیک کردن دستی موج p و موج s که حداقل در 4 ایستگاه دریافت شده بودند، جهت بررسی لرزه خیزی منطقه انجام شد. جهت تشخیص بهتر گسل مسبب زلزله، پسلرزه هایی که خطای rms در آنها کمتر از ms 50 بود، به روش دابل دیفرنس دوباره مکان یابی شدند. توزیع فضایی پسلرزه ها و محل کانون ژرفی آنها، نشان دهنده دو صفحه گسلی مجزا از هم بود که عمق متوسط آنها km 2 و km 6 به دست آمد. دو صفحه گسلی به دست آمده، در نقشه گسل¬های منطقه ترسیم نشده اند، بنابراین ما آنها را گسل ورزقان و چایکندی نامگذاری کردیم. این گسل ها را می توان به عنوان شاخه غربی گسل جنوب اهر نیز در نظر گرفت.
فاطمه پزشکی فرزین قائمی
مطالعه ی الگوی ساختارهایی نظیر چین خوردگی ها در کپه داغ به دلیل وجود مخازن هیدروکربوری، مخصوصاً گاز از اهمیّت ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که با مطالعه میدانی تاقدیس خور به مطالعه دقیق الگوی شکستگی ها، ویژگی های هندسی چین خوردگی، عوامل موثر بر فاصله بندی و میدان تنش موثر بر آن بپردازیم.
عبدالله رحمانی عادل صلواتی
هدف این تحقیق آسیب¬شناسی مدیریت بحران در استان کردستان می باشد. در وهله اول ساختار و زیربناهای قانونی مدیریت بحران در ایران بررسی شده و بعد از آن فرایند مدیریت بحران در قالب چهار مرحله مدیریت قبل از بحران، مدیریت بعد از بحران، آموزش ایمنی و مشارکت امدادی در استان کردستان ارزیابی شده است. این پژوهش بر اساس روش اجرا، توصیفی و از شاخه پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در این تحقیق کارکنان سازمان¬های هلال ¬احمر شهرستان¬های استان کردستان می باشد که تعداد آنها 93 نفر است و با توجه به محدود بودن حجم جامعه، حجم نمونه برابر حجم جامعه یعنی93 نفر بوده و بنابراین نیازی به روش نمونه¬گیری نمی باشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که قابلیت اعتماد (پایایی) آن با مقدار ضریب آلفای کرونباخ برابر 84/0 که بزرگتر از 70/0 است، مورد تایید می باشد. فرضیه اصلی در این تحقیق این بود که به دلایل مختلف از جمله عدم تفکیک عناصر ساختاری و تداخل وظایف سازمان¬های مختلف، اطلاع¬رسانی ضعیف، تأمین مالی ناکافی، نبود نظام بیمه¬ای کارآمد، مشارکت اجتماعی ضعیف، نبود برنامه آموزش ایمنی همگانی و غیره وضعیت موجود مدیریت بحران در استان کردستان رضایت¬بخش نیست، که فرضیه فوق مورد ¬تأیید قرار گرفت و در مجموع و به طورکلی می¬توان گفت که شکاف زیادی بین وضع موجود و مطلوب عوامل مدیریت بحران در استان کردستان وجود دارد.
بنت الهدی گرامی صادقیان محمدرضا قیطانچی
در این تحقیق به دنبال تعیین پارامتر های چشمه، مسیر و ساختگاه با استفاده از داده های شتابنگاشت ثبت شده از 2000 تا 2007 در ایستگاه های شتابنگاری استان کرمان بودیم. برای این منظور تعداد270 رکورد ناشی از120رخداد لرزه ای که در 28 ایستگاه ثبت شده و فاصله کانونی کمتر از 70 کیلومتر داشتند انتخاب شد. با استفاده از پنجره موج برشی داده ها و در نظر گرفتن ایستگاه بم بعنوان ایستگاه مرجع، اثرات چشمه، مسیر و ساختگاه با استفاده از روش معکوس خطی تخمین زده شد. طیف بدست آمده برای اثر چشمه تطابق خوبی با طیف مدل w2 داشت. مقدار بدست آمده برای اثر مسیر بصورت حاصلضرب انتشار هندسی در میرایی غیر الاستیک در نظر گرفته و ضریب پخش هندسی یک در نظر گرفته شد. با برازش مقدار بدست آمده برای فاکتور کیفیت با تابع q0 fn مقادیر q0 و n تخمین زده شدند. اثر ساختگاه در ایستگاه هایی که به فاصله کمی از یکدیگر قرار گرفته و شرایط زمین شناسی مشابهی داشتند تقویت ساختگاه و فرکانس غالب مشابهی نشان می داد. در ادامه اثر ساختگاه با استفاده از روش نسبت طیفی مولفه افقی به عمودی نیز محاسبه شد. برای این منظور داده هایی با نسبت سیگنال به نوفه بالا انتخاب شد. اثر ساختگاه بدست آمده از دو روش در بازه فرکانسی 2 تا 8 هرتز در اکثر ایستگاه ها از نظر فرکانس و دامنه تقویت تطابق نسبتاً مناسبی داشتند.
فرگل شکرایی ایوب کاویانی
در این کار جدایش امواج برشی در زیر ناحیه شمال شرقی ایران مربوط به فازهای sks و skks 43 زلزله شاخص که در فواصل بین 145-90 درجه ای 7 ایستگاه باند پهن مرکز زمین لرزه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد ثبت شده اند را مورد بررسی قرار داده ایم. جهت گیری محور حرکت سریع امواج برشی و نیز تاخیر زمان رسید بین مولفه های سریع و کند حرکت پارامترهایی هستند که به وسیله انها آنیزوتروپی لرزه ای بخش بالایی جبه واقع در قاعده لیتوسفر را می توان بررسی نمود.تاخیر زمانی در ایستگاه های مختلف بین 0.5 تا 1.5s متغیر بوده و به طور متوسط s1 بدست آمده است. بیشترین مقدار تاخیر زمانی مربوط به ایستگاه قوچان با1.5s می باشد. جدایش مشاهده شده را می توان به کرنش حاصل از جهت گیری خطی اولیوین های موجود در گوشته فوقانی نسبت داد. مطالعات انجام شده نشان می دهد که جهت محور حرکت سریع موج در اغلب ایستگاهها تقریبا موازی محور ne-sw است. نتایج حاصل از این تحقیق انطباق خوبی بین حرکت مطلق صفحه و تنش موجود در پوسته شرق و شمال شرق ایران با آنیزوتروپی لرزه ای این مناطق نشان می دهد و پیشنهاد می نماید که آنیزوتروپی تعیین شده از نوع آنیزوتروپی باقی مانده نبوده و می تواند ناشی از تکتونیک فعال منطقه باشد.