نام پژوهشگر: رفیعالدین نامی
رفیع الدین نامی نرگس سرلک
سهامداران نهادی همواره در پژوهش های پیشین با عنوان یکی از ابزارهای حاکمیت شرکتی در جهت کنترل رده های مدیریتی و تصمیم گیرنده شرکت شناخته شدهاست و اکثراً به عنوان یک نهاد آگاه و دارای توان تحلیل بالا در مسائل مالی معرفی و شناخته شده است. اما پژوهش های انجام شده در دوران بحران مالی، نشان داد که شرکت های دارای سهامداران نهادی نیز با افت شدید قیمتی مواجه شده اند، این امر باعث شد که سهامداران نهادی خود به چند دسته تقسیم شود، دسته ای که در فعالیت های نظارتی شرکت فعال هستند و دسته ای که انگیزه نظارتی بسیار پایینی دارند. در این پژوهش با تقسیم بندی سهامداران نهادی به دو گروه نظارتی و غیر نظارتی تأثیرآن ها بر روی ریسک فروپاشی قیمت سهام مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر با انتخاب نمونه ای به تعداد 124شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فرضیات پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. برای آزمون فرضیات از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سهامداران نهادی مستقل با اهداف بلندمدت (نظارتی) رابطه منفی معناداری با تمام شاخص های اندازه گیری ریسک فروپاشی قیمت سهام دارد، اما سهامداران نهادی مستقل با اهداف کوتاه مدت رابطه معناداری با ریسک فروپاشی قیمت سهام ندارد همچنین سهامداران نهادی با اهداف کوتاه مدت (غیرنظارتی) فقط با شاخص ضریب چولگی بازده شرکت رابطه منفی معناداری با ریسک فروپاشی قیمت سهام دارد.