نام پژوهشگر: لطفاله خواجهپور
فاطمه موسی پور لطف اله خواجه پور
نیکوتین ماده¬ای است که اثرات متفاوتی بر اضطراب دارد: مقادیر زیاد آن باعث اضطراب و مقادیر پائین آن اثر ضداضطرابی ایجاد می¬نماید. از سوی دیگر، عصاره ریشه گیاه سنبل¬الطیب اثرات ضداضطرابی و آرامبخشی دارد. گیرنده-های بتاآدرنرژیک نقش مهمی در رفتار اضطرابی دارند. هدف از مطالعه حاضر تعیین دخالت گیرنده¬های بتاآدرنرژیک در اثر عصاره آبی¬الکلی ریشه گیاه سنبل¬الطیب بر رفتار اضطرابی ناشی از نیکوتین بود. در انجام این تحقیق از 184 سر موش سوری نر بالغ نژاد nmri در محدوده وزنی 30-25 گرم استفاده شده است. داروهای سالین mg/kg ]10[، نیکوتین mg/kg ]8/0، 4/0، 2/0[، عصاره ریشه گیاه سنبل¬الطیب mg/kg] 400، 200، 100، 50[، پروپرانولول ] mg/kg10، 5، 1[ به صورت درون صفاقی به حیوانات تزریق شدند. آزمون اضطراب¬سنجی 30 دقیقه بعد از تزریق داروها در دستگاه ماز بعلاوه مرتفع و صفحه سوراخدار انجام شد. در ماز بعلاوه مرتفع درصد زمان ماندن در بازوی باز oat%] [و درصد تعداد ورود به بازوی باز [oae%]و در صفحه سوراخدار تأخیر در اولین سرک¬کشی و تعداد سرک¬کشی حیوان به عنوان معیارهای سنجش اضطراب در نظر گرفته شد. یافته¬ها نشان داد که نیکوتین در مقدار mg/kg 8/0 اثر اضطراب¬زایی دارد. همچنین عصاره آبی الکلی ریشه گیاه سنبل¬الطیب به صورت وابسته به مقدار اثر ضداضطرابی دارد و بیشترین اثر را در مقدار mg/kg 200 داشته است و تزریق پروپرانولول در مقادیر استفاده شده آزمایش اثری بر اضطراب ندارد. تزریق توأم مقادیر غیر موثر عصاره ریشه گیاه سنبل¬الطیب mg/kg ]50[ و پروپرانولول، آنتاگونیست بتاآدرنرژیک، ] mg/kg 5، 1[ اثر اضطراب¬زایی نیکوتین را کاهش داد. بر اساس این تحقیق، به نظر می¬رسد که عصاره ریشه گیاه سنبل¬الطیب موجب کاهش اثر اضطرابی نیکوتین می-گردد. همچنین ممکن است گیرنده¬های بتاآدرنرژیک در این اثر عصاره ریشه گیاه سنبل¬الطیب دخالت داشته باشند.
سحر کرمی محمد رعایایی اردکانی
پروبیوتیک ها،میکروارگانیسم های زنده و مشخصی هستند که در صورت مصرف، با مقادیر کافی در انسان یا حیوان با اثر بر روی فلور میکروبی بدن باعث اعمال اثرات مفیدی بر سلامتی میزبان می شوند. ازجمله اثرات مفید محصولات پروبیوتیک بر سلامتی میزبان، جلوگیری از رشد و فعالیت باکتری های پاتوژن، کاهش کلسترول و چربی خون، بهبود هضم لاکتوز وکاهش عدم تحمل لاکتوز، جلوگیری وکاهش بیماری های روده وسرطان، تقویت سیستم ایمنی و دفاعی بدن می باشد. اکثر پروبیوتیک ها متعلق به گروه بزرگی از باکتری های اصلی فلور میکروبی روده انسان بوده و در آن جا زندگی همسفرگی بی ضرری دارند.عمده ترین باکتری های پروبیوتیک متعلق به جنسlactobacillusوbifidobacteriumهستند. هدف از مطالعه حاضر جداسازی باکتری های پروبیوتیک از منابع مختلف وطبیعی و اثر آن ها بر کاهش کلسترول خون موش های آزمایشگاهی می باشد. بر این اساس در این پژوهش از منابع مختلف (لبنیات محلی مختلف(ماست، شیر، پنیر)، ماست پروبیوتیک، هویج، کلم، ترخینه ومدفوع )نمونه گیری شد پس از غنی سازی، رقت سازی وکشت روی محیط اختصاصی،خالص سازی نهایی(به دو صورت: جداسازی تحت شرایط هوازی وشرایط بی هوازی ) صورت گرفت شناسایی اولیه با انواع تست های بیوشیمیایی صورت گرفت. جدایه های منتخب با تعیین سکانس ژن 16s rrna تعیین هویت شدند.در مجموع 34 جدایه جداسازی شد، که به طور تصادفی از هر منبع 1جدایه انتخاب شد ونهایتاً10جدایهمنتخب به ترتیب شامل:2جدایه lactobacillus plantarum(ازهویچ وکلم)، 2جدایه bacillus subtilis(ازپنیر ومدفوع)، 1جدایهweissellaparamesenteroides (از ماست)، 1جدایه)enterococcus faeciumاز ترخینه)، 2جدایه lactobacillus gasseri (از مدفوع تحت شرایط بی هوازی)، 1جدایه lactobacillus fermentum(ازمدفوع تحت شرایط بی هوازی)و1 جدایه lactobacillusbrevis(از مدفوع تحت شرایط بی هوازی) بودند.پس از تهیه 40 سر موش در 5 گروه 8تایی، پس از مصرف2 هفته ای غذای چرب (کلسترول دار) توسط 3 گروه از موش ها،(جهت افزایش چربی خون)، در ادامه با مصرف2 هفته ای 10 جدایه منتخب در موش هایتحت آزمایشروند کاهش کلسترول وldl به صورت معنی دار مشاهده شد، روند کاهش تری گلیسرید نیز مشاهده شد ولی به صورت معنادارمشاهده نشد ، هم چنین افزایش hdlبه صورت معنادار مشاهده شد. با توجه به نتایج این پژوهش باکتری های جنس lactobacillusدر مقایسه با سایر جنس های جداسازی شده، بیشترین اثر کاهش کلسترول و چربی های مضر را نشان دادند.