نام پژوهشگر: نفیسه رحیمیپور
نفیسه رحیمی پور فرهاد شهبازی
سیستم های هم بسته ی قوی مغناطیسی به دلیل ویژگی های جالب توجه شان، در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. اما پیچیدگی های موجود در چنین سیستم هایی باعث عدم دست یابی به شناخت کاملی از خصوصیات جالب آن ها شده است. یکی از این ویژگی های جالب ظهور پدیده ی ناکامی است. یک ماده ی ناکام مغناطیسی تا دماهای بسیار پایین تر از دمای کوری وایس نامنظم می ماند. حالت پایه ی چنین سیستمی دارای تبهگنی ماکروسکوپی بوده و این حالت پایه ی تبهگن نسبت به هر گونه اختلالی بسیار حساس است. در این پایان نامه با تمرکز بر روی سیستم های ناکام، با به کارگیری مدل های مغناطیسی، شبکه های براوه و غیربراوه را مورد بررسی قرار می دهیم. به عنوان اولین گام جهت مدل سازی سیستم های ناکام مغناطیسی، مدل های کلاسیکی آیزینگ و هایزنبرگ را معرفی می کنیم. در ادامه انواع ناکامی را برشمرده و به بحث درباره ی اثرات تجربی ناکامی می پردازیم. پس از آن روش های به کار برده شده در این پایان نامه را به طور کامل شرح می دهیم. روش لاتینجر-تیزا برای یافتن پیکربندی بردار موج های منظمی که به ازای مقادیر مختلفی از شدت برهم کنش ها، پایین ترین حالت انرژی را مشخص می کنند، به کار می رود. در روش خودسازگار گاوسی رفتارهای جمعی یک سیستم مغناطیسی با به کارگیری مدل های مغناطیسی مورد مطالعه قرار می گیرد. از آن جایی که تابع پارش دربرگیرنده ی اطلاعات ترمودینامیکی هر سیستمی است، در این روش تابع پارش و سپس تابع هم بستگی را محاسبه می کنیم. اما کمیت مفید دیگر تابع ساختار است که از مجموع تمام هم بستگی ها حاصل می شود .شبکه های مربعی و مکعبی ساده شبکه هایی هستند که در این پایان نامه به عنوان نمونه هایی از شبکه های براوه با روش خودسازگار گاوسی مورد مطالعه قرار می گیرند.. به منظور مطالعه ی مدل هایزنبرگ بر روی شبکه های لانه زنبوری و الماسی، در ادامه، روش های لاتینجر-تیزا و خودسازگار گاوسی به کار گرفته می شوند.