نام پژوهشگر: محمد‌حسین داوودی

مقایسه کودهای زیستی و شیمیایی از نظر افزایش عملکرد و کاهش ویژگی های کیفی نامطلوب (اسید فیتیک، اسید فنلیک، تانن، بازدارنده های تریپسین) در دو رقم لوبیا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  محمود محمدی اشکفتکی   محمد جعفر ملکوتی

به منظور بررسی نقش کودهای زیستی و شیمیایی در افزایش عملکرد (کمی و کیفی)، کاهش مصرف کودهای شیمیایی فسفاتی و کاهش ویژگی های نامطلوب تغذیه ای در دو رقم لوبیا (.phaseolus vulgaris l)، این مطالعه در قالب آزمایش های گلخانه ای و مزرعه ای طراحی و اجرا گردید.1- آزمایش گلخانه ای: به منظور بررسی تأثیر کودهای زیستی محتوی فسفر (p)، نیتروژن (n) و روی (zn) بر اشکال معدنی فسفر در خاک ریزوسفری، خصوصیات ظاهری رشد، خصوصیات زیستی و غلظت عناصر غذایی لوبیا، این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای این آزمایش شامل دو رقم لوبیا چیتی (تلاش و صدری)، چهار سطح فسفر (p0: شاهد، p1: مصرف سوپر فسفات تریپل بر اساس آزمون خاک، p2: مصرف کود زیستی فسفاتی و سوپر فسفات تریپل به میزان 50 درصد توصیه بر اساس آزمون خاک و p3: کود زیستی فسفاتی)، سه سطح نیتروژن (n0: شاهد، :n1 مصرف کود اوره و :n2 مصرف مایه تلقیح ریزوبیومی) و سه سطح روی (zn0: شاهد، zn1: مصرف 50 کیلوگرم در هکتار سولفات روی وzn2 : کود زیستی روی) بود. تیمار زیستی فسفاتی شامل تلقیح قارچ های میکوریزی و باکتری ازتوباکتر، تیمار زیستی نیتروژنه تلقیح با باکتری های ریزوبیومی و تیمار زیستی روی تلقیح با باکتری های سودوموناس بود. نتایج نشان داد بین دو رقم در اکثر صفات مورد مطالعه تفاوت وجود داشت. بیشترین تفاوت بجز ph خاک ریزوسفری، از رقم صدری حاصل شد. تیمار فسفری منجر به اختلاف معنی دار در اکثر صفات مورد بررسی شد. حداکثر صفات مورد مطالعه از تیمار زیستی p2 به دست آمد. ph خاک توده و ریزوسفر در تیمارهای p2 و p3 پایین تر از دیگر تیمارها بود. در تیمار p1، اشکال معدنی فسفر در خاک ریزوسفری افزایش یافتند. لیکن، در تیمار های زیستی p2 و p3، روند کاهشی در اشکال معدنی فسفر مشاهده گردید. تیمار نیتروژنی تفاوت معنی دار در خصوصیات ظاهری رشد، گره زایی، تثبیت زیستی نیتروژن، کلونیزاسیون ریشه و غلظت عناصر غذایی در اندام هوایی داشت. بیشترین مقادیر از تیمار n2 به دست آمد. کمترین مقادیر اشکال معدنی فسفر ( ca8-pو ca10-p) از تیمار n2 حاصل شد. تیمار روی بر خصوصیات ظاهری رشد، گره زایی، تثبیت زیستی نیتروژن، غلظت برخی از عناصر غذایی در اندام هوایی، غلظت فسفر و روی در خاک توده و ریزوسفری تفاوت معنی دار ایجاد نمود. حداکثر این صفات از تیمار zn2 حاصل شد. این تیمار بر اشکال معدنی فسفر در خاک ریزوسفری تفاوت معنی دار ایجاد نمود. کمترین مقدار این اشکال از تیمار zn2 به دست آمد. برهمکنش تیمارهای فسفری، نیتروژنی و روی بر وزن تر گیاه، تعداد گره و غلظت روی در خاک ریزوسفری مثبت بود. بیشترین مقدار وزن تر (45 گرم) از تیمار ترکیبی p2n2zn1، تعداد گره (28 عدد) از تیمار p3n2zn2 و غلظت روی (9/0 میلی گرم در کیلوگرم) از تیمار p1n1zn2 حاصل شد. با عنایت به نتایج فوق چنین استنباط گردید که مصرف کودهای زیستی در لوبیا باعث افزایش رشد و جذب عناصر غذایی شدند. در ضمن فراهمی عناصر غذایی به خصوص روی را در خاک ریزوسفر افزایش دادند به گونه ای که بیشترین جذب عناصر غذایی از تیمارهای زیستی حاصل شد. همچنین در تیمارهای مصرف بهینه کود بر مبنای آزمون خاک خصوصیات ظاهری رشد، غلظت عناصر غذایی و دیگر صفات مورد مطالعه در مقایسه با تیمار شاهد افزایش پیدا کردند.2-آزمایش مزرعه ای: به منظور بررسی تأثیر کودهای زیستی محتوی فسفر و روی بر عملکرد، اجزاء عملکرد، غلظت عناصر غذایی در اندام هوایی، دانه، جذب عناصر غذایی در دانه و کاهش ویژگی های نامطلوب تغذیه ای در دو رقم لوبیا، این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری در سال 1391 اجرا شد. فاکتور های این تحقیق شامل دو رقم لوبیا چیتی (تلاش و صدری)، چهار سطح فسفر (p0: شاهد، p1: مصرف سوپر فسفات تریپل بر اساس آزمون خاک، p2: مصرف کود زیستی فسفری و سوپر فسفات تریپل به میزان 50 درصد توصیه بر اساس آزمون خاک و p3: کود زیستی فسفری)، و سه سطح روی (zn0: شاهد، zn1: مصرف 50 کیلوگرم در هکتار سولفات روی وzn2 : کود زیستی روی) بود. تیمار زیستی فسفاتی شامل تلقیح قارچ های میکوریزی و باکتری ازتوباکتر و تیمار زیستی روی تلقیح با باکتری های سودوموناس بود. نتایج نشان داد بین دو رقم مورد آزمایش، تفاوت معنی دار در صفات مورد مطالعه وجود داشت. حداکثر عملکرد، اجزاء عملکرد، غلظت عناصر غذایی و جذب عناصر غذایی از رقم صدری حاصل شد. میزان خصوصیات نامطلوب تغذیه ای در رقم صدری از رقم تلاش کمتر بود. تیمار فسفری تفاوت معنی داری در اکثر صفات مورد بررسی ایجاد نمود، به طوری که از تیمار زیستی فسفاتی (تیمار p2) افزایش عملکرد (18 درصد)، عملکرد بیولوژیکی (34 درصد)، غلاف در بوته (32 درصد)، وزن 100 دانه (8 درصد)، پروتئین دانه (14 درصد) به دست آمد. حداکثر غلظت عناصر غذایی در اندام هوایی، دانه و جذب عناصر غذایی در دانه از تیمار p2 حاصل شد. این تیمار همچنین باعث کاهش نسبت مولی اسید فیتیک به روی (pa/zn) (11 درصد)، ترکیبات فنلیکی (35 درصد)، تانن (37 درصد) و بازدارنده تریپسین (25 درصد) شد. مصرف روی بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد غلاف در بوته، وزن 100 دانه، درصد پروتئین دانه، غلظت عناصر غذایی و میزان کلروفیل اندام هوایی، غلظت و جذب عناصر غذایی در دانه، ترکیبات فنلی، تانن و بازدارنده های تریپسین تفاوت معنی دار ایجاد نمود. بیشترین صفات مورد بررسی و کمترین خصوصیات نامطلوب تغذیه ای به ترتیب از تیمارهایzn1 و zn2 به دست آمد. افزایش غلظت روی در دانه منجر به کاهش نسبت مولی pa/zn شد. اثر متقابل تیمارهای فسفری و روی باعث افزایش تعداد غلاف در بوته، وزن 100 دانه، غلظت پتاسیم دانه و کاهش میزان تانن و ترکیبات فنلیکی شد. بیشترین صفات مورد مطالعه و کمترین ویژگی های نامطلوب تغذیه ای از تیمار ترکیبی p2zn1 به دست آمد. مجموع نتایج گلخانه ای و مزرعه ای نشان داد، مصرف کود های زیستی باعث افزایش جذب عناصر غذایی، بهبود شرایط رشد و کاهش ویژگی های نامطلوب تغذیه ای در لوبیا شد. بنابراین، تلفیق کودهای زیستی و شیمیایی، علاوه بر کاهش 50 درصدی کودهای فسفاتی منجر به افزایش درآمد اقتصادی زارعین، کاهش آلودگی محیط زیست و ارتقاء سطح سلامت جامعه خواهد شد. با توجه به نتایج به دست آمده، رقم صدری برای استفاده در مناطق مختلف تحت کشت لوبیا در استان چهار محال و بختیاری و مناطق با اقلیم مشابه توصیه می شود. انجام تحقیقات میدانی بیشتر در این خصوص پیشنهاد می شود.