نام پژوهشگر: منصوره شریفینویسی
منصوره شریفی نویسی امیرمسعود امیرمظاهری
ناباوری را «عدم حاملگی پس از یک سال مقاربت بدون جلوگیری» تعریف کرده اند.در جریان پدیده ی ناباوری،مفهوم مادری از«مادریت یک پارچه» به سه بعد تقیسیم می شود:1- مادریت ژنتیک:انتقال ژنتیک مادر از طریق تخمک به جنین؛در تخمک اهدایی این ارتباط وجود دارند.2-مادریت بیولوژیک:رشد جنین در رحم مادر؛در رحم جایگزین(رحم اجاره ای)،ارتباط بیولوژیک مادر با فرند قطع می شود.3-مادریت اجتماعی:ناظر بر مراقبت از کودک پس از تولد است.به این سه گونه مادری،می بایست مادریت میانجی را نیز افزود که ناظر بر تجربه ی مادریت زنان ارایه دهنده ی خدمات باروری(اهداکنندگان تخمک-حامل های جنین)است.هدف این پژوهش،ارایه ی توصیفی از جنبه های اجتماعی ورود زیست فناوری های باروری به مقوله ی مادری است. روش این پژوهش کیفی،اسنادی و دلفی(8 از متخصصین)است.یافته های این مطالعه نشان می دهد:هر یک زیست فناوری های باروری که مستلزم فرایند تخمک گیری از زن باشد،تجربه ای دردناک است که برای خود بارورخواه و یا اهدا کننده،تجربه می شود.انگیزه های اهدا کنندگان تخمک و حامل ها:پول و نیاز مالی،اهدا برای آشنایان و اقوام و انگیزه های انسان دوستانه ذکر شده و اهدای جنین فریز شده،انگیزه ای کاملا غیر مادی دارد:نوعی سپاس و احساس نوع دوستی.هم چنین 5 نوع واسطه گری در زمینه یافتن اهدا کننده ی تخمک و حامل شایع است.اهدای جنین و تخمک به دو صورت شناس و ناشناس صورت می گیرد که اهدای ناشناس دارای محاسن بیشتری است.مطالعات نشان می دهد ترجیح بیش تر بارورخواهان و اهدا کنندگان،بر حفظ محرمانگی است تا از فشارهای اجتماعی و برچسب ها مصون بمانند.بررسی قوانین مربوط به art در ایران نشان میدهد،تنها در خصوص اهدای جنین قانون وجود دارد و در سایر موارد،مبانی عمل استفتا از مراجع تقلید شیعیان است.درنهایت،محقق با استفاده از نظریه ی تکنولوژی های انظباطی فوکو،مدل سلامت زیستی گیدنز و پزشکی زدگی در نظریه های کانراد و زولا و نیز آرای فمینیست های رادیکال،له و علیه زیست فناوری های باروری و مادریت طبیعی،به تحلیل وضعیت درمان ناباروری در ایران،پرداخته است و نتیجه می گیرد:زیست فناوری های ناباروری،نه آنچنان که فایرستون می گوید،می تواند جایگزین مادریت طبیعی گردد و نه آن گونه که ابرین می گوید،مادر بودن را با خطر بیگانگی مواجه می سازد؛منشا استفاده از آن،وجود پدیده ای طبیعی است(نابارور بودن)که موجب می گردد خللی در مدل سلامت زیستی ایجاد می گردد:عدم وقوع بارداری و زایمان.در این جاست که ادراک این پدیده به مثابه ی نقص،منتج به مداخلات پزشکی در بدن زن می گردد تا به تعبیر فوکو آن را به نظم در آورد.