نام پژوهشگر: محمد کشتی آرای
الهه کمندی مهین سهرابی
« طلا سازی سنتی» که بواسطه سابقه کهن خود در زمره صنایع دستی ایران است، از ویژگیهای خاص و اسلوب متفاوت برخوردار می باشد و تاکنون با بهترین شیوه های ساخت، مانند: ترصیع، حکاکی، میناکاری، قلمزنی، ملیله کاری، چینابی و مشبک کاری و شیوه های وابسته دیگر به حیات خود ادامه داده است؛ لیکن متاسفانه علیرغم پتانسیل های بسیار غنی و خاص، شیو های ایرانی حضور ناشناخته داشته و صاحب نام و برند ویژه نمی باشند؛ این در حالی است که در دنیای امروز طراحی و ساخت طلا و جواهر به حد حضور و رقابت گسترده بین برندهای جهانی پیش رفته است. لذا با هدف رفع این نقیصه، پژوهش«موردی- کاربردی» حاضر، با این پیش فرض که طلا سازی سنتی هم در حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی و هم در حوزه تکنولوژی، فن آوری و اقتصاد جایگاه بسزایی دارد، در صدد دست یابی به ادله متقن برای تبیین و معرفی «برند ایرانی» پژوهشی است و به روش مطالعه کتابخانه ای، میدانی- مشاهده ای و مستند نگاری به بررسی شیوه های تکنیکی و تزیئنی در حوزه طلا سازی پرداخته است که طی یک روش توصیفی – تحلیلی موفق به کسب نتایج زیر شده است: طلا سازی سنتی ایران با تکیه بر پیشینه قوی و غنی انواع تکنیک ها وطرح ها و صد البته ارزشهای فرهنگی ملموس وناملموس خودمی تواند درسطح یک برند ملی و جهانی حضور یابد و موجب رشد اقتصادی و اجتماعی و مهم تر از آن حفظ ارزشهای میراث فرهنگی در عصر جهانی بودن (یا شدن) گردد. حاصل این تحقیق روشن می سازد که از بین شیوه های سنتی سه شیوه «زنجیر چینابی یزد، ملیله زنجان و میناکاری صابئین» از شرایط لازمه برندسازی که اولین رکن آن حفظ هویت فرهنگی و ملی یک ملت است برخوردار بوده و قابلیت تبدیل به برند شدن را دارند.