نام پژوهشگر: علیاکبر امینی
آذر دینار غلامحسین بلندیان
تنگه هرمز به عنوان یکی از گلوگاه های استراتژیک در تامین امنیت انرژی جهان به شمار می رود و از این رو تلاش های زیادی برای جایگزینی راه های مراسلاتی دیگر با آن انجام شده است؛ کشورهای حاشیه خلیج فارس قصد دارند تنگه هرمز را دور بزنند و از آنچه در سال های گذشته به عنوان یک گزینه برای دور زدن تنگه هرمز مطرح بود اکنون به عنوان یک راه حل عملی استفاده کنند. کشور های غرب احتمال می دهند که ایران در تقابل با برنامه های تحریم نفت صادراتی اش که توسط آنها به اجرا درآمده است تنگه هرمز را ببندد و یا در عبور نفتکش ها از این تنگه اختلال ایجاد کند بنابراین در صدد یافتن جایگزین هایی برای تنگه هرمز هستند در این میان سعی خود را نموده اند که با خطوط لوله جایگزین در کشورهایی مانند عربستان ، امارات ، عراق نفت مورد نیاز خود را از این مسیرها عبور دهند، هرچند دور زدن تنگه هرمز ممکن است در ابتدا با هیجانات و جوسازی هایی که عمدتا توسط رسانه ها صورت می گیرد، توجهی نسبی را جلب کند اما باید این نکته را مدنظر داشت که استفاده از این تنگه برای تمامی کشورها از لحاظ اقتصادی وسیاسی مطلوب تر می باشد لذا کشورها باید در باز ماندن این تنگه خود را با منافع ایران تطبیق دهند چون دورزدن این تنگه برای مدت زمان مدید امکان پذیر نمی باشد.
ناصر امینی علی اکبر امینی
بر بنیان آنچه که در متن این پژوهش آمده،نظام "حزب مسلط" ایجاب می کند که تا مدتها پس از عمل سیاسی اعم از انقلاب یا استقلال و یا حتی کودتا قدرت را در دست داشته باشد. این واقعیت تا حد زیادی ناشی از این است که مردم حزب مسلط را ارباب و صاحب تحولات سیاسی مثبت خویش تلقی می کنند. گذشته از آن چه بسا مردم با نامهای حزب های دیگرو یا حزب های نو پدید بی ریشه اساسا آشنایی نداشته باشند. در هندوستان حزب کنگره که حزب مسلط بوده است، 60 سال پیش از استقلال هند در عرصه سیاسی این کشور ظهور کرد و برای مردم هند نامی آشنا و آمیخته با شخصیت های سیاسی برجسته ای چون گاندی و نهرو بود.پس این پیشینه دیرینه امتیاز مهمی برای این حزب بوده است که بقیه احزاب را در سایه قرار می داد ضمن آنکه این حزب بنا به فضای حاکم بر میانه های سده بیستم با ایدئو لوژی توفنده آن زمان یعنی سوسیالیسم هم چندان بیگانه نبود،در نتیجه همه شاخصهای لازم را برای در دست گرفتن قدرت داشت اما از آن زمان که اندیشه های چپ در سراسر جهان از جمله در هند کارایی خویش را از دست داد و از سویی وعده هایی را که حزب کنگره می داد نتوانست جامه عمل بپوشاند و ترور گاندیها وخشونتی که در ربع اخیر قرن بیستم هند را در بر گرفت و نتیجه اش تا حدودی تابو شکنی بود، زمینه ای برای بروز و ظهور و قدرت گرفتن احزاب رقیب از جمله حزب مردم بی جی پی فراهم کرد. ضمن آنکه دموکراسی هند اجازه بال و پر گرفتن رقیبان رانیز می داد و گذشته از آن اندک اندک با گذشت بیش از نیم سده از استقلال هند دیگر نقش حزب کنگره و رهبران آن به تاریخ سپرده شد و به نوعی به بخش حافظه تاریخ ملت هند منتقل شد و برای بسیاری از هندیان زمان حال و اکنون ارزش بیشتری یافت. حزب مردم با درک این واقعیت ها با فراز و فرودهایی در عرصه سیاسی 30 سال اخیر هند، توانست به جایگاه بلندی دست پیدا کند و از جمله پیروز انتخابات اخیر شد.