نام پژوهشگر: اسدالله حبیب زاده
اسدالله حبیب زاده اصغر کیوان حسینی
پژوهش حاضر بررسی تاثیر مولفه های امنیتی وبشر دوستانه برسیاست خارجی آمریکا درقبال افغانستان در سال های ریاست جمهوری اوباما یعنی سال های بعد از 2009 را مدنظر دارد. حادثه ی سپتامبر2001، افغانستان را به مرز منازعه ی آمریکا در "مبارزه با تروریسم بین الملل " تبدیل ساخت و بر این مبنا تصمیم سازان سیاست خارجی این دولت به اعمال سیاست های چند وجهی در کشور مزبور مبادرت کردند. بر این مبنا، بخش مهمی از رفتار ایالات متحده در ارتباط با افغانستان در مقطع زمانی مورد بحث ، در راستای اقدامات دولت بوش بر محور مبارزه با تروریسم باید مورد توجه قرار گیرد؛ هر چند که سیاست های مزبور با تحولاتی نیز همراه بوده است. بر این مبنا، دولت اوباما در چارچوب سیاست های نظامی- امنیتی اقداماتی چون سرکوب نیروهای وابسته به گروه القاعده ، انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا وافغانستان و افزایش نیرو وحضور دائمی آن دراین کشور را مدنظر داشته ؛ و در حوزه ی سیاست های لیبرال نیز به مواردی چون مقابله با توسعه ی کشت خشخاش ، کمک به کاهش اختلافات سیاسی میان نخبگان و رهبران کابینه ی نوپا ، ....، مبادرت نموده است. با این وجود پیچیدگی های مسائل مربوط به افغانستان که در سطوح داخلی ، منطقه ای و بین المللی را شامل می شود؛ چالش های خاصی را در برابر رهبران آمریکا قرار داده که به طور مستقیم بر کارآمدی سیاست های اوباما در ارتباط با این کشور تأثیر داشته است.