نام پژوهشگر: زهرا طالبپور
معصومه فیروزی زهرا طالب پور
این پایان نامه از دو بخش تشکیل شده است :در بخش اول، اسانس یک گونه گیاهی جدید بومی ایران به نام tanacetum sonbolii mozaff. با استفاده از روش تقطیر با آب استخراج شده و ترکیب شیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، اندام هوایی این گیاه از رویشگاه آن جمع آوری شد. گیاه خشک به مدت 3 ساعت با دستگاه کلونجر با آب تقطیر شد. با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی (gc) و کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی (gc- ms) ترکیبات تشکیل دهنده اسانس استخراج شده به لحاظ کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفت. برای شناسایی این ترکیبات، از محاسبه اندیس بازداری بر اساس داده های کروماتوگرافی گازی و مقایسه ترکیب پیشنهادی از این روش با آنچه در gc- ms بر اساس طیف جرمی پیشنهاد شد، استفاده گردید. همچنین فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره این گیاه که در حلال های مختلف گرفته شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به دست آمده خاصیت آنتی اکسیدانی خوبی را در عصاره گیاه به خصوص در حلال آب نشان داد.در بخش دوم، روش استخراجی جذبی با میله چرخان به عنوان روشی نوین، ساده و عاری از حلال جهت استخراج ترکیبات اسانس به صورت مستقیم و یا از فضای فوقانی گیاه جامد معرفی شد. به منظور به دست آوردن بهترین شرایط استخراجی، عوامل موثر در مرحله واجذب که در هر دو روش مشترک بود، بهینه گردید و حلال هگزانال به عنوان حلال واجذب، انتخاب شد. زمان و دمای واجذب نیز در مقادیر min 15 و c º25 ثابت گردید. در روش استخراج مستقیم با میله چرخان حجم نمونه ml 5 و زمان جذب min 45 بهترین کارایی استخراج را هم از لحاظ تعداد ترکیبات و هم از لحاظ میزان ماده استخراج شده نشان داد. در روش استخراج از فضای فوقانی با میله چرخان نیز دما و زمان جذب c ?50 و min 45 انتخاب شد. در یک جمع بندی کلی، علی رغم این که روش تقطیر با آب از لحاظ کیفی روشی ارزشمند است و تعداد ترکیبات بیشتری را از گیاه استخراج می کند اما به دلیل اعمال دمای بالا در مدت طولانی امکان تخریب بافت گیاه و ظهور ترکیبات حاصل از آن در مخلوط استخراج شده وجود دارد. در صورتی که با استفاده از روش hs- sbse فرایند استخراج اجزاء فرار گیاه بدون تخریب بافت و در حالت بسیار طبیعی تر انجام می گیرد. به علاوه با استفاده از روش sbse گزینش پذیری در فرایند استخراج دیده می شود که منجر به استخراج بیشتر بعضی ترکیبات نسبت به حالت تقطیر با آب می گردد.
بی بی رحیمه بیات منیر حسین زاده نمین
گیاهان گندم (triticum aestivum l.) و کلزا brassica napus l.)) اهمیت زیادی در صنایع غذایی دارند. این گیاهان در مزارع تحت تاثیر علف های ناخواسته ای که دارای ترکیبات دگرآسیب (allelopathy) می باشند قرار می گیرند و تولیدات آنها کاهش می یابد. شناسایی علف های هرز با خاصیت دگرآسیبی و میزان تاثیر آن بر جوانه زنی و رشد اولیه محصول در هر منطقه اهمیت ویژه ای دارد. آزمایشی به منظور بررسی اثرات دگرآسیبی دو گونه artemisia (آرتمیزیا)، آرتمیزیا آنوا (a.annua) در دو مرحله رویشی و زایشی و آرتمیزیا دراکونکولوس (a.dracunculus) در مرحله رویشی بر گیاهان زراعی گندم (triticum aestivum l.) و کلزا (brassica napus l.) طراحی شد و از مرحله رویشی گیاهان فوق، عصاره های آبی با غلظت های مختلف تهیه گردید و جهت بررسی بر گیاهان گندم و کلزا استفاده شد. عصاره ها به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول اتوکلاو شدند (a) و دومی اتوکلاو نشدند (n). عصاره های مختلف با غلظت های مختلف از هر گروه تهیه شد و از آب مقطر برای شاهد استفاده شد. نتایج نشان داد عصاره های آبی هر دو گروه مراحل جوانه زنی و سرعت جوانه زنی را بطور معنی دار کاهش دادند (p≤0.05). عصاره آبی هر دو گونه در هر دو حالت a و n نشان دادند دارای اثرات بازدارندگی بر مرحله رویشی از قبیل میانگین طول اندام هوایی، طول ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی و نیز وزن تر و خشک ریشه گندم وکلزا دارند. نتایج نشان داد بعضی از پارامتر ها رشد کاهش داشتند ولی معنی دار نبود ولی در بعضی از غلظت ها دانه رستها ی تیمار شده در سطح معنی دار اختلاف نشان دادند. میزان پرولین و mda اندام هوایی و ریشه گندم با افزایش غلظت عصاره آبی دو گونه آرتمیزیا در دو حالت a و n به طور کلی افزایش داشتتند ولی در کلزا بر عکس بود. میزان پروتئین گندم وکلزا با افزایش غلظت عصاره ها کاهش یافت. نتایج نشان داد تغییرات در فعالیت آنزیم پراکسیداز در دانه رستهای تیمار شده با عصاره آبی ترخون قابل توجه نبود. نتایج کلی حاصل ازاین تحقیقات نشان داد عصاره های آبی حاصل از دو گونه آرتیمیزیا جوانه زنی گندم و کلزا را بازدارندگی کردندولی در مرحله دانه رست نتایج متفاوتی را به نمایش گذاشتند و مکانیسم های مختلفی از قبیل بیوسنتز پرولین یا آنزیم پراکسیداز را برای بقای خود استفاده کردند. ولی وقتی کمبود و فقدان این مکانیسمها را داشتند که قادر به کنترل اثرات آللوپاتی نبودند در این صورت علائم آسیب ظاهر شدند. همچنین عصاره آبی اثرات مختلف روی ویژگیهای مورفولوژی و فیزیولوزی داشت که بستگی به مرحله نموی و نوع ارگان دارد.
فاطمه ملاعباسی زهرا طالب پور
بسیاری از آفت کش های کایرال به صورت مخلوط راسمیک به محیط وارد می شوند، علی رغم این حقیقت که فعالیت آفت کشی یک آفت کش کایرال، نتیجه واکنش پذیری بیشتر فقط یک انانتیومر است و این در حالی است که انانتیومر دیگر آن، دارای تاثیرات سمی علیه موجودات زنده غیر هدف می باشند. با توجه به این که تخریب میکروبی و مسیر های متابولیکی آفت کش های کایرال فضاگزین می باشد, کاربرد آفت کش های راسمیک معمولا به تجمع نامطلوب آلوده کننده های آلی در محیط منجر می گردد. امروزه جداسازی انانتیومر های آفت کش ها از مخلوط راسمیک و همچنین فعالیت زیستی بین انانتیومر ها مورد توجه قرار گرفته است.گرچه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) با ستون فاز ساکن کایرال و فاز متحرک ویژه, باحساسیت بالایی که از خود نشان داده، مورد استفاده قرار گرفته است اما این روش ها ملزم به آماده سازی سخت نمونه های طبیعی و استفاده از ستون های کایرال گران قیمت, حجم زیاد حلال آلی به عنوان فاز متحرک و زمان جداسازی طولانی می باشد. اسپکتروسکوپی 31p nmr به دلیل برخورداری از مزیت هایی نظیر دامنه بزرگ جابجایی شیمیایی و شکل طیفی بسیار ساده دکوپل شده با 1h, ابزاری مناسب به منظور تعیین خلوص انانتیومری ترکیبات آلی فسفردار می باشد. تعیین اضافی انانتیومری در nmr 31p با به کارگیری معرف مشتق سازی کایرال و معرف های سولواته کننده کایرال قابل دستیابی است. در این تحقیق تفکیک انانتیومری سه آفت کش آلی فسفردار شامل اسفات، متامیدوفوس و فنامیفوس با استفاده از روش ساده, سریع و انتخابی 31p nmr مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از سیکلودکسترین طبیعی cd ,(β-cd, α-cd) اصلاح شده خنثی (hp-α-cd، hp-y-cd، hp-β-cd، he-α-cd، m-β-cd) و cd اصلاح شده باردار (ce-β-cd، cm-β-cd) به همراه مالتودکسترین با 7-4 = de به عنوان معرف های سولواته کننده کایرال استفاده گردید. با استفاده از β-cd، hp-β-cd و مالتودکسترین در شرایط مورد نظر برای سه آفت کش مذکور، هیچ تفکیک انانتیومری حاصل نشد. این در حالی بود که با استفاده از β-cd و hp-β-cd تفکیک انانتیومری خوبی برای فنامیفوس به دست آمد. در این کار، پارامتر هایی نظیر نوع حلال, غلظت انتخابگر کایرال, غلظت فنامیفوس, دما و ph محلول مورد مطالعه قرار گرفتند. هم چنین ثابت های تعادلی مربوط به تشکیل کمپلکس های دیاسترومری دو انانتیومر فنامیفوس با انتخاب گر کایرال β-cd از طریق نتایج حاصله از 31p nmr محاسبه شد. در نهایت به منظور انجام آنالیز کمی، دامنه خطی بودن منحنی کالیبراسیون، حدود تشخیص و دقت، برای انانتیومر های فنامیفوس با استفاده از β-cd مورد ارزیابی قرار گرفتند. مقادیر حدود تشخیص برای انانتیومر ها در محدوده غلظتی μg ml-1 84/6-00/6 و درصد بازیافت در نمونه های حقیقی آب نوشیدنی و آب میوه در دامنه 94 تا 107% با انحراف استاندارد کمتر از 9 درصد به دست آمد.