نام پژوهشگر: علی نخعیپور
زهرا کیوانلو علی نخعی پور
در این مطالعه، بررسی نظری جذب هیدروژن بر روی صفحات مختلف از ساختار شبکه مکعبی مرکز وجوه پر و همچنین خوشههای نانوساختاری فلز کبالت با استفاده از روش نظریه تابعی چگالی (dft) انجام شده است. همه محاسبات با استفاده از نرمافزار adf و با تابع revpbe-d3(bj) زیرشاخهای از gga-d و مجموعه پایه dz انجام گرفته است. برای دستیابی به این منظور، ابتدا ساختار شبکه مکعبی مرکز وجوه پر (fcc) فلز کبالت از لحاظ انرژی بهینه گردید و سپس صفحات (100)، (110) و (111) از این شبکه جهت انجام بررسیهای جذب هیدروژن، انتخاب گردید. در ادامه، انرژی جذب هیدروژن (بهصورت اتمی و مولکولی) و فرکانسهای ارتعاشی آنها در موقعیت جذبی سر به سر و سه پوشش متفاوت 25 درصد، 50 درصد و کامل (100درصد) برای هر صفحه، محاسبه گردید. نتایج حاصل از محاسبات نشان میدهد انرژیهای جذب هیدروژن، هم بهصورت مولکولی و هم بهصورت اتمی، با افزایش میزان پوشش سطح، کاهش مییابد. همچنین با مقایسه انرژی جذب سطحی اتم و مولکول هیدروژن بر روی صفحات مختلف، مشخص گردید که انرژی جذب سطحی متناسب با انرژی کشش سطحی (y) بوده و با افزایش انرژی کشش سطحی برای سطوح مورد مطالعه، افزایش مییابد. نتایج نشان میدهد که برای بلور fcc، روند افزایش انرژی کشش سطحی (y) صفحات (100)، (110) و (111)، بهصورت 111< y100> y110yمیباشد. بر اساس نتایج بهدست آمده با افزایش انرژی کشش سطحی، فاصله اتم و مولکول هیدروژن نسبت به سطح کاهش و طول پیوند h-h در جذب مولکولی (فیزیکی) افزایش مییابد. همچنین فرکانسهای ارتعاشی مولکولها و اتمهای هیدروژن متصل شده به سطح و فرکانس ارتعاشی کششی h-h بر روی سطوح مختلف ساختار مکعب مرکز وجوه پر کبالت با افزایش انرژی کشش سطحی، بهترتیب افزایش و کاهش مییابد. نتایج بررسیهای انجام شده بر روی خوشههای کبالت نشان میدهد با کاهش ابعاد خوشه، انرژی جذب سطحی اتمهای هیدروژن افزایش مییابد.
محمد صادق صادقی گوغری محمد رضا حسین دخت
در این طرح با استفاده از روش های نظری مکانیسم واکنش های آنزیمی آنزیم کاندیدا آنارتیکا لیپاز بی (calb) با دو سوبسترای استیل کولین (ach) و متیل کاپریلیت (mec) و همچنین بازدارنده دی متیل متیل فوسفونات (dmmp) بررسی شدند. در ابتدا با به کارگیری روش های داکینگ، مکانیک مولکولی- مکانیک کوانتومی (qm/mm) و شبیه سازی دینامیک مولکولی فرایند تشکیل کمپلکس آنزیم...لیگاند که به عنوان مرحله شروع کننده واکنش نقش بسیار مهمی در این نوع از واکنش ها دارد بررسی شده و مشخص شد که هر سه لیگاند فوق توانایی تشکیل این کمپلکس را دارا می باشند.پس از تائید نظری مرحله شروع کننده ، مکانیسم واکنش های هیدرولیز و پرهیدرولیز هر دو سوبسترا با استفاده از روش های تابعی چگالی (dft) بر اساس مکانیسم تجربی این نوع واکنش ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور مدل هایی ساختاری از گونه های شیمیایی درگیر در واکنش ها طراحی شده و نمودارهای انرژی و انرژی آزاد مربوط به مسیر هر واکنش تعیین شدند.