نام پژوهشگر: محمد زارع مهرآبادی
محمد زارع مهرآبادی خلیل الله سردارنیا
از دهه 1980 به این سو به تاثیر از عواملی همچون تحولات سریع سیاسی - اجتماعی در جوامع، پیچیده تر شدن جوامع در نتیجه نوسازی، گسترش نیروهای اجتماعی، تعارضات اجتماعی، خشونت ها و تقاضاهای فزاینده شهروندان و گروه بندی های قومی، زبانی، سیاسی و اجتماعی موضوع حکمرانی محلی و تمرکززدایی به جد در محافل علمی و آکادمیک مورد توجه واقع شده است. در سیاست گذاری های جدید بر کاهش تصدی گری دولت و مدیریت عمومی با مشارکت محلی و منطقه ای تاکید وافری شده است. جامعه عراق پس از سقوط صدام در 2003 میلادی به شدت درگیر خشونت های قومی - مذهبی و بی ثباتی سیاسی شد که تا به امروز به صورت فزاینده استمرار یافته است. ائتلاف بین المللی عمدتاً غربی، به رهبری ایالات متحده امریکا پس از ساقط کردن صدام برای تثبیت اوضاع و تحقق دموکراسی در این کشور، تمهیدات گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را اندیشید. یکی از مهم ترین این تمهیدات برگزاری انتخابات شوراهای محلی شهری و روستایی در قالب حکمرانی محلی بود، البته فدرالیسم نیز به گونه ای مطرح شد اما فدرالیسم فقط در اقلیم کردستان پیاده شد و در مناطق مرکزی و جنوبی اجرا نشد. در این تحقیق، نگارنده درصدد است که موانع تحقق فدرالیسم در عراق را از منظر یک رویکرد جامعه شناختی تاریخی سیاسی مورد بررسی قرار دهد که این موانع عبارتند از: تمرکز بر ملت سازی و دولت سازی آمرانه و تحمیلی از یک سده پیش تا به امروز، بحران هویت و خصومت های تاریخی سیاسی گروه بندی های قومی و مذهبی در جامعه واگرای عراق و تشدید این واگرایی پس از سقوط صدام و همچنین عدم وجود پیش شرایط فرهنگی فدرالیسم همچون تساهل و مدارای مدنی، همکاری و اعتماد، قاعده وحدت در عین کثرت، و نیز عدم وجود پیش شرط جغرافیایی یعنی عدم تمرکز گروه بندی های قومی و مذهبی در مناطق مرکزی عراق را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.