نام پژوهشگر: قاسم احمدی شیخ شبانی
قاسم احمدی شیخ شبانی احمد دیلمی
مصادیق تحقق مسئولیت مدنی متنوعند. سوالی که مطرح می شود این است که آیا می توان سکوت را نیز به عنوان یکی مصداقهای تحقق مسئولیت مدنی تلقی نمود؟. به عبارت دیگر آیا تحقق عنوان ضرر و به تبع آن مسئولیت مدنی، با سکوت نیز امکان پذیر می باشد یا خیر؟ در موارد بسیاری می توان فرض کرد که شخص و یا اشخاصی به دلیل سکوت، عدم اظهار بیان و یا استنکاف از خیر خواهی توسط دیگران، خسارات و زیانهای نامتعارفی را متحمل می شوند.در چنین مواردی سوالی که به ذهن کنجکاو هر حقوقدان و دادرسی می رسد، این است که آیا می توان شخص ساکت را به واسطه سکوتش عامل زیان تلقی نمود.؟ آیا علاوه برانجام فعل، سکوت «silence» نیز می تواند منجر به تحقق مسئولیت مدنی و ضمان گردد.؟ در واقع باید جایگاه سکوت را در فقه و حقوق، جهت توجیه مسئولیت مدنی بررسی نمود. از میان منابع جستجو شده توسط نگارنده، به نظر می رسد. فقها یا حقوقدانان به این موضوع به صورت مستقل و خاص نپرداخته اند. و این امر مستلزم تدقیق و تعمق در موضع قانون گذار و شارع، در موارد مختلف مسئولیت مدنی، و نقش سکوت در تحقق آن می باشد. با استقراء در بسیاری از متون قانونی و فقهی، به خصوص بعضی از قواعد فقهی از جمله، قاعده تسبیب، غرور، تدلیس، غش، تحذیر، و ... مشخص می گردد مقنن و شارع به صورت ضمنی به نقش سکوت در تحقق مسئولیت مدنی اشاره نموده است. البته صرف سکوت به خودی خود نمی تواند منجر به تحقق مسئولیت مدنی گردد. مگر اینکه دارای یک نوع پشتوانه قراردادی یا قانونی باشد. آنچه مسلم است این است که سکوت نیز می تواند علاوه بر مسئولیت قراردادی، منجر به تحقق مسئولیت مدنی گردد. به عبارت دیگر زیان دیده می تواند با حصول شرایط لازم چه در روابط قراردادی و یا غیر قراردادی از عامل زیان به واسطه سکوتش مطالبه خسارت کند.