نام پژوهشگر: صادق آقازاده
صادق آقازاده احمد جانسیز
امروزه کمتر نقطه ای در جهان است که بی خبر از جنایات و تجاوزات رژیم صهیونیستی باشد.جنایات دد منشانه ای که به زعم همگان ضد بشر و ضد حقوق بین الملل واقع شده اند. اسرائیل تهدیدی جدی علیه امنیت کشورهای منطقه و به خصوص کشور هایی نظیر جمهوری اسلامی ایران می باشد. لذا می توان مهمترین دلیل انتخاب این موضوع را قاعده عقلی شناخت دشمن دانست.قاعده ای که یکی از مهمترین ضروریات حفظ و بقای هر کیانی از جمله دولت هاست.پژوهش حاضر قصد بررسی چرایی این اتفاقات و ریشه های آن را داشته و در فصول مختلف و به طور مشروح به موضوعاتی نظیر: چیستی صهیونیسم ونحوه شکل گیری آراء و اندیشه های مختلف و موضوعاتی از این دست پرداخته به طور مفصل مورد بررسی و کنکاش قرار داده است، ریشه های تصمیم سازی و بنیان های ساختاری اسرائیل مورد شناسایی قرار گرفته اند و این امر در فصل سوم به سمت اندیشه های حزبی و تشکیلات سیاسی این رژیم سوق داده شده است.نحوه شکل گیری و مباحث مربوط به تکثر احزاب و اردوگاه های حزبی مختلف،نوع نگرش و وابستگی های هر کدام از احزاب به جناحهای متفاوت مورد ارزیابی قرار گرفته اند و این مقوله تا آخرین مجلس اسرائیل(کنست) بررسی شده است.در فصل نهایی نیز که در راستای مباحث فصول قبلی می باشد به بحث سیاست خارجی اسرائیل و یا در واقع خروجی و برونداد اندیشه ها و نوع نگرش یهودی-صهیونیستی پرداخته شده است.اگرچه می توان در بحث سیاست خارجی اسرائیل همان مبنای ساختاری را که قبلا به آن اشاره شد، مورد مطالعه قرار داد،اما پژوهش حاضر قصد دارد به طور مجزا نقش دولت حاکم را در بحث سیاست خارجی بررسی کرده و اهمیت نوع ایدئولوژی(در غالب دولت) را در تصمیم گیری ها و میزان تاثیر گذاری آن پررنگ تر جلوه دهد.