نام پژوهشگر: محمدعلی وحدت‌زاد

استفاده از مدل dea فازی برای تجزیه و تحلیل عملکرد بانک های ایرانی با توجه به مدیریت ریسک (مطالعه موردی بر روی شعب بانک ملی استان یزد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ریاضی 1393
  مریم رستگاری   محمدعلی وحدت زاد

امروزه تمامی موسسات به منظور ادامه ی حیات در فضای رقابتی موجود، نیازمند افزایش کارایی و بهبود عملکرد خود می باشند. بانک ها نیز به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اقتصادی کشور، که ثمره عملکرد موفق آنها موجب بهبود وضعیت اقتصادی کشور می شود، از این قاعده مستثنی نمی باشند. با افزایش تعداد بانک های خصوصی و موسسات مالی و اعتباری در طی سال های اخیر، زمینه ی لازم جهت شکل گیری فضای رقابتی بیشتر در بین تمامی بانک های کشور ایجاد گردیده است. راه حل مفید برای افزایش کارایی و بهبود عملکرد بانک ها، انجام فرآیند ارزیابی عملکرد و بررسی وضعیت این سازمان در برابر رقیبان خود می باشد. با توجه به این موضوع که فعالیت های بانک ها با ریسک های مختلفی از جمله ریسک نقدینگی، اعتباری، عملیاتی و بازار همراه است، ریسک را می توان یکی از عوامل تأثیرگذار بر کارایی بانک ها محسوب کرد. در پژوهش حاضر از روش dea و مدل های sbm و super sbm به منظور بررسی کارایی و رتبه بندی در میان شعب هجده گانه بانک ملی استان یزد از نظر سوددهی و بازدهی استفاده شده است. علاوه بر آن، ترکیبی از شعب کارا به عنوان الگو برای شعب ناکارا پیشنهاد شده و میزان تغییراتی که باید در تمامی ورودی و خروجی ها اعمال شود تا شعب ناکارا به مرز کارایی نزدیک شوند مشخص گردیده است. در روش مذکور، عامل ریسک به جهت اهمیت ویژه ای که در کارایی بانک ها دارد، به عنوان یک شاخص در نظر گرفته شده است. شاخص های ورودی عبارتند از: هزینه، ریسک، تعداد کارمندان و سپرده ها و شاخص های خروجی تسهیلات و کارمزدها می باشند. در ادامه، برای ایجاد عدم قطعیت بر روی شاخص ریسک از تابع تعلق فازی مثلثی استفاده می شود و در پایان میزان کارا بودن سیستم با استفاده از مدل fuzzy-sbm تعیین می گردد. نتایج به دست آمده، نشان می دهد در اکثر شعب نوسانات ریسک روی امتیاز کارایی تأثیر به سزایی دارد.

استفاده از مدل های تحقیق در عملیات جهت تخصیص منابع در سازمان های پروژه محور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ریاضی 1393
  الهام نجفی علمدارلو   محمدعلی وحدت زاد

سازمان پروژه محور، سازمانی است که پروژه رکن اصلی آن می باشد و یک مجموعه از انواع پروژه ها را مدیریت می کند. امروزه در سازمان های پروژه محور، اولویت بندی پروژه ها نه تنها مهم است، بلکه در بسیاری موارد امری حیاتی برای سازمان محسوب می شود. اما اینکه کدام پروژه ها و با کدام شاخص ها و اهداف انتخاب شوند، پرسشی است که با حل مسأله ی رتبه بندی و انتخاب بهینه ی پروژه بدان پاسخ داده می شود. موضوع مهم دیگر، پیاده سازی یک سیستم کارای مدیریت پروژه در پروژه های انتخابی است. در مدیریت پروژه یکی از معیارهای موفقیت پروژه، ایجاد موازنه ی بهینه بین زمان و هزینه ی اجرا است. این مسأله در سازمان های پروژه محور نقش ویژه ای دارد و انتخاب سیاست های تخصیص منابع به پروژه های مختلف، این دو عامل را به صورت قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش، دانشگاه یزد به عنوان سازمانی که پروژه های متعددی را در سال به اجرادر می آورد، انتخاب شده است. هدف بخش اول، رتبه بندی کامل پروژه های عمرانی سال 93 دانشگاه یزد با استفاده از رهیافت ترکیبی تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است. داده های ورودی عبارت از: هزینه و زمان انجام پروژه و خروجی ها نیز کیفیت و تطابق استراتژیک. در بخش دوم: مسأله ی تصمیم گیری مدیریت پروژه، با اهداف چندگانه در یک محیط فازی مطرح می گردد. مدل ارائه شده، برنامه ریزی خطی چندهدفه ی فازی، با هدف به حداقل رساندن هزینه ی کل پروژه انتخابی تعیین مقدار بهینه افزایش هزینه های مستقیم به ازای کاهش مدت زمان پروژه و کاهش بهینه زمان تکمیل پروژه می باشد. برای حل مس?له از روش دو مرحله ای و برای معرفی داده های فازی از تابع تعلق مثلثی استفاده شده است. در نهایت برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی یک مثال عددی که مربوط به یک پروژه ی عمرانی است در نظر گرفته شده است. برای پیاده سازی مسال از نرم افزار گمز استفاده شده است. نتایج بدست آمده ما را به این مهم رهنمون می سازد که مدل پیشنهادی می تواند به عنوان یک ابزار موثر در موارد مشابه و برای دیگر تصمیم گیری های چندهدفه مورد استفاده قرار بگیرد.