روش ترکیبی q-فازی به عنوان یک روش جدید در پایدار سازی غلظت قند خون در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. ایده ی اصلی بکارگیری این روش افزایش رباستنس کنترلر طراحی شده در برابر عدم قطعیت های موجود در پارامترهای مدل می باشد. این روش از ترکیب دو روش یادگیری تقویتی و سیستم های فازی که بر روی فضاهای پیوسته تعریف می شوند، به منظور پایدار سازی غلظت قند خون در بازه ی نرمال استفاده می کند. کنترلر طراحی شده از عملکرد خوبی در دفع اغتشاشات وارد به سیستم برخوردار بوده و در برابر تغییرات دامنه ی اغتشاش مقاوم می باشد. همچنین رباستنس کنترلر پیشنهادی بر روی مجموعه ای از بیماران مختلف با پارامترهای متفاوت بررسی شده و رباستنس تقریبی 90% نتیجه گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهند کنترلر پیشنهادی امکان کنترل دقیق تر سطح گلوکز خون را نسبت به کنترلر فازی، کنترلر نرم بینهایت و روش یادگیری q علیرغم وجود عدم قطعیت ها ی پارامتری مدل فراهم می کند. علاوه بر این، به منظور ارزیابی عملکرد کنترلر، نتایج بدست آمده از این روش با نتایج مربوط به کنترلر فازی، کنترلر نرم بینهایت و روش یادگیری q از نظر معیارهای زمان نشست ،اورشت ، مجموع مربعات خطا و رباستنس در بابر تغییرات پارامتری مدل بررسی شده است. نتایج شبیه سازی نشان دهنده ی عملکرد خوب کنترلر پیشنهادی در پایدارسازی سطح گلوکز خون بیمار دیابتی نوع 1 با شرایط اولیه حاد در مدت زمان مناسب می باشد.

این پژوهش به شیوه توصیفی – پیمایشی انجام شده و جنبه کاربردی دارد. در این پژوهش منظرهای مناسب برای الگوی ارزیابی متوازن بیمارستان از طریق اجماع گروهی تعیین و مطابق با روش تحلیل سلسله مراتبی امتیازدهی و اولویت بندی شدند، سپس پرسشنامه ای که به منظور تعیین سنجه های مناسب هر منظر تهیه شده بود توسط افراد نمونه تکمیل و از طریق آزمون t مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش چهار منظر الگوی متداول ارزیابی متوازن با اعمال اندکی تغییر در عنوان آنها به ترتیب شامل منظر مالی/ دستاوردها، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری برای الگوی ارزیابی متوازن بیمارستان انتخاب شدند. اهداف ویژه هر منظر شامل رشد درآمد به میزان 10%، کاهش هزینه ها به میزان 10%، کسب تندیس بلورین جایزه ملی و کسب درجه یک عالی ارزشیابی برای منظر مالی/ دستاوردها، اهداف ویژه افزایش فراهمی، دسترسی و سرعت خدمات و افزایش رضایت بیماران، هیئت علمی، فراگیران و نمایندگان جامعه برای منظر مشتری، اهداف افزایش کیفیت و اثربخشی خدمات و افزایش ایمنی بیمار برای منظر فرایندهای داخلی و هدف افزایش سطح تعالی منابع انسانی برای منظر یادگیری و رشد در نظر گرفته شد. نهایتاً سنجه های مناسب هر منظر به شرح زیر انتخاب شد: سنجه های منظر مالی / دستاوردها: - حاشیه سود - نسبت کسورات بیمه ای به کل هزینه ها - هزینه تعمیر قطعات و لوازم پزشکی وغیرپزشکی (هزینه نگهداشت) - بهره وری مالی - سطح تعالی بیمارستان - امتیاز حاصل از ارزشیابی سنجه های تأثیر گذار بر منظر مشتری شامل : - تعداد بیماران سرپائی دریافت کننده خدمات به کل مراجعین سرپائی در ماه - تعداد افراد دریافت کننده خدمات پاراکلینیک به کل مراجعین این واحدها - درصد اشغال تخت - متوسط طول اقامت بیماران بستری - متوسط زمان دریافت اولین خدمت - متوسط مدت زمان انتظار برای انجام اعمال جراحی - درصد رضایتمندی کلی بیماران و همراهان - درصد رضایتمندی کلی اعضای هیات علمی و فراگیران - میزان وفاداری بیماران - درصد رضایتمندی کلی همسایگان و تامین کنندگان سنجه های تأثیر گذار بر منظر فرآیندهای داخلی شامل : - تعداد شکایات دریافتی از بیماران - نمره ارزیابی کیفی پرونده های پزشکی - درصد محصولات نامنطبق - نمره چک لیست نظارت پرستاری - نمره چک لیست نظارت واحدهای پاراکلینیکی - نرخ مرگ و میر بیمارستانی - درصد مراجعه مجدد بیماران بستری (تا 30روز) - درصد بازگشت بیماران به سطح بالاتری از خدمات (مراقبت ویژه) - میزان عفونت های بیمارستانی - میزان حوادث اتفاق افتاده برای بیماران سنجه های تأثیر گذار بر منظر یادگیری و رشد شامل : - درصد رضایتمندی کلی کارکنان - درصد مشارکت کارکنان در برنامه ها و کمیته ها - سرانه آموزشی پرسنل و تعداد سمینارهای سالیانه بیمارستان - درصد قبولی دستیاران در امتحان ارتقا - تعداد مقالات منتشر شده پرسنل در نشریات علمی