نام پژوهشگر: سید ابوالقاسم حسینی ژرفا
حمید عزیزی آزاد سید ابوالقاسم حسینی ژرفا
قصهگویی یکی از موثرترین روشها در انتقال آموزهها و مفاهیم میباشد به طوریک ه ق رآن ک ر یم بخش وسیعی از آیاتش را به بیان قصهها اختصاص داده و برای تربیت انسانها و آراسته شدن آنه ا به زیورهای اخلاقی و اجتناب از رذائل، از بهترین ابزار یعنی قصهگویی استفاده نموده است چرا که همهی انسانها به قصه علاقه خاصی دارند علاوه بر اینکه قرآن کریم از قصههای واقعی در راستای تربیت اخلاقی بهره برده است. به همین جهت ما در این پژوهش درصددیم که روش قصهگویی قرآن در راستای تربیت اخلاق ی را بررسی کنیم. مباحث این نوشتار در چهار فصل تنظیم ش ده اس ت در فص ل اول کل ی اب و مف اه یم مرتبط با بحث را توضیح خواهیم داد. در فصل دوم مبانی نظری قصهگویی و تربیت و رابط ه آن دو را بیان میکنیم. در فصل سوم مباحث مربوط به ارائهی الگو و عبربآموزی در قرآن را مورد بررسی قرار داده و خواهیم گفت که همهی پیامبران اسوهاند با این تفاوب که پی امبر اک رم صص ل ی الله علی ه وآله( در همهی زمینهها و در هر زمانی اسوهی تمام عیارند. در فصل چهارم به آثار تربی ت اخلاق ی دو روش ارائهی اسوه و عبربآموزی در قصههای قرآن میپردازیم و نمونههایی از قصص ق رآن را بررسی میکنیم و به این نتیجه خواهیم رسید که قرآن کریم در بیان قصه از ای ن دو روش م وثر در تربیت استفاده نموده است و در قالب قصه الگوها را به تصویر کشیده ت ا اف راد ب ه اعم ال و رفت ار الگوهای خوب اقتدا کنند و از پیروی الگوهای بد پرهی ز کنن د.همچ نین در قص ه ، انس ان ه ا را ب ه عبربآموزی از سرگذشت پیشینیان و تأمل در حالاب آنها فرا خوانده تا خطاهاه ا ی آنه ا را تک رار نکنند و از آنچه باعث رشد و ترقی گذشتگان شد درس گیرند.