نام پژوهشگر: غلامرضا ملک شاهی
فاطره رزقی رمی عامر نیک پور
موضوع عدالت اجتماعی در مباحث شهری و به تبع آن عدالت توزیعی در پراکنش خدمات در فضای شهری اهمیت بسزایی دارد؛ چراکه عدم توزیع عادلانه خدمات و امکانات به بحران های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی منجر خواهد شد. توجه به اهمیت توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری در نواحی شهری از مهمترین عوامل افزایش سطح رفاه اجتماعی وپایداری زندگی شهری محسوب می شود. انتخاب فرم شهر متراکم به عنوان فرم پایدارشهری و نیز موضوع جلوگیری از گسترش شهر، اهمیت بررسی جنبه های مختلف عدالت را با توجه به مشخصه های شهر متراکم ضروری می نماید. در واقع موضوع عدالت در مدل شهر متراکم، به موضوعی چالش برانگیزی در میان محققان و برنامه ریزان تبدیل گردیده است. زیرا تراکم شهری نامطلوب یکی از معضلات و مشکلات اساسی شهرهای امروز است که می تواند منشاء بسیاری از نابسامانی های دیگر نظیر توزیع نامتعادل خدمات شهری، ترافیک شدید، ناهنجاری های اجتماعی و... باشد. تراکم شهری به مفهوم وجود تعداد متناهی جمعیت یا مقادیر متراکمی از توده های ساختمانی در نقاطی از شهرها می باشد. بنابراین درصورت عدم وجود تعادل و توازن در مناطق مختلف، معضلات و مشکلات عدیده-ای به وجود خواهد آمد. هدف از این پژوهش ارزیابی توان شهر متراکم در افرایش عدالت اجتماعی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی پیرسون،آزمونt با دو نمونه مستقل و مدل های تصمیم گیری چند معیاره(topsis ,saw ,vikor) براساس 5 شاخص کلی و44 متغیر از شاخص های عدالت اجتماعی استفاده شده است. جامعه آماری 12 منطقه شهر بابل براساس تقسیمات کالبدی مرکز آمار ایران در سال1390 است. نتایج تحقیق نشان داد که توزیع شاخص ها و متغیرها در مناطق شهر به طور عادلانه و هماهنگ دیده نمی شود. با افزایش فاصله از مرکز شهر میزان برخوداری مناطق از خدمات کاهش می یابد به گونه ای که میزا ن یرخورداری از شاخص های عدالت اجتماعی در مناطق مرکزی(3, 4و 10) بیشتر از مناطق بیرونی و حاشیه ای شهر( 6 و9 )است. همچنین از بین شاخص های 5 گانه شاخص آموزشی – فرهنگی از توزیع نامتعادل تری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار بوده است. همچنین نتایج آزمون بین تراکم و عدالت اجتماعی نشان می دهد که از 5 تراکم مشخص شده ، 3 تراکم ( جمعیتی ، واحد مسکونی و ساختمانی ) دارای رابطه مثبت و معناداری هستند. بدین منظور تراکم های فوق الذکر به دو منطقه کم تراکم و پر تراکم تقسیم بندی شده اند. برای مقایسه وضعیت شاخص های عدالت در دو منطقه تراکمی، از t با دو نمونه مستقل استفاده شده است که نتایج نشان می دهد که عدالت اجتماعی با تراکم ساختمانی و تراکم واحد مسکونی در مناطق متراکم و کم تراکم دارای تفاوت معناداری هستند. به گونه ای که مناطق پرتراکم از عدالت اجتماعی بیشتری نسبت به مناطق کم تراکم برخودار هستند درحالی که در تراکم جمعیتی دارای تفاوت معنادار نیستند. همچنین مناطق 3 و4 به عنوان برخودارترین مناطق به لحاظ شاخص عدالت اجتماعی و مناطق 6 و 9 به عنوان محروم ترین مناطق می باشند.