نام پژوهشگر: علی‌اصغر سعیدی

جامعه مدنی و توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر ذینفعان توریسم (مطالعه موردی شهر همدان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1393
  راضیه هادیان مهر   سوسن باستانی

هدف این مطالعه بررسی نقش و نگرش ذینفعان گردشگری در توسعه گردشگری پایدار در شهر همدان است. پژوهش حاضر به روش پیمایش انجام شده و محقق به دنبال مقایسه دو گروه جامعه محلی و فعالان گردشگری است؛ در این مطالعه که با رویکرد توصیفی- تبیینی و تطبیقی به انجام رسیده است،451 نفر از ذینفعان گردشگری شهر همدان شامل 384جامعه محلی و 67 نفر از فعالان گردشگری مشارکت نمودند. بر اساس چارچوب نظری به کار گرفته شده، توسعه پایدار گردشگری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به عنوان متغیر وابسته و متغیر نوع ذینفع از محل فعالیتهای گردشگری به عنوان متغیر مستقل و همینطور متغیرهای سن، جنس، وضعیت تأهل و پایگاه اقتصادی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. داده های اصلی با استفاده از دو پرسش نامه مجزا برای پاسخ گویان جامعه محلی و فعالان گردشگری و به صورت حضوری گردآوری شد. بر اساس یافته های پژوهش جامعه محلی و جامعه فعالان گردشگری در کل نسبت به توسعه پایدار گردشگری و به طور خاص در مورد پایداری اجتماعی در شهر همدان هم عقیده و هم نظر بوده اند. اما ارزیابی فعالان گردشگری در مورد پایداری اقتصادی و پایداری زیست محیطی توسعه گردشگری شهر همدان از ارزیابی جامعه محلی متفاوت است. فعالان گردشگری به وجود پایداری اقتصادی حاصل از توسعه گردشگری بیش از جامعه محلی معتقدند و بلعکس کمتر از جامعه محلی به پایداری زیست محیطی توسعه گردشگری امتیاز داده اند.

تحلیل سیاست گذاری اجتماعی در ایران (مطالع? قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  رضا امیدی   سعید وصالی

نقش و جایگاه دولت در حوز? تدوین سیاست های اجتماعی را می توان یکی از مهم ترین دگرگونی ها در ساخت و کارکرد دولت در دوران مدرن دانست. سیاست گذاری اجتماعی به نوعی هم متأثر از نوع نسبت میان دولت و جامعه بوده و هم بر این نسبت اثر گذاشته است. ازاین رو، تحلیل سیاست گذاری از یکسو این موضوع را بررسی می کند که سیاست ها تحت تأثیر چه عواملی، طی چه فرایندی و چگونه شکل می گیرند، و از سوی دیگر، محتوای سیاست ها را به لحاظ ارزش ها و رویکردهای غالب تحلیل می کند. در پژوهش حاضر قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی مطالعه شده است. این قانون در راستای انتظام بخشی و به نظم درآوردن سیاست ها، برنامه ها و فعالیت های حوز? رفاه و تأمین اجتماعی طراحی شده است. متناسب با پرسش چرایی و چیستی نظام جامع، در چارچوب رویکرد تحلیل ناعقلانی از ابزارهای نظری مربوط به تحلیل زمینه، فرایند و محتوای سیاست گذاری استفاده شده است. رویکرد تحلیلی ناعقلانی در بررسی سیاست ها به مولفه هایی نظیر قدرت، سیاست، و بافت شکل گیری سیاست حساس است و در تفسیر به برنامه ریزان و مشارکت کنندگان در سیاست گذاری توجه دارد و در فهم و تمایز میان شیوه های سیاست گذاری بر روش های تفسیری مبتنی است. ازاین رو، رویکرد روش شناسی پژوهش نیز از نوع تفسیری است و بدین منظور، اسناد بالادستی و گزارش های مربوط به تدوین لایح? نظام جامع و مذاکرات مجلس شورای اسلامی در زمان تصویب لایحه مطالعه و تحلیل شده است و با 43 نفر از کارشناسان، مدیران میانی، و مدیران عالی در سازمان های اصلی حوز? رفاه و تأمین اجتماعی مصاحبه، و درنهایت برای سازمان دهی و توصیف داده های اولیه و ثانویه از روش تحلیل مضمونی استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش، ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی در فرایند تدوین با انواعی از چالش های رویکردی و سازمانی مواجه بوده، که این چالش ها بر محتوای نظام نیز اثر گذاشته است. همچنین در فرایند تدوین و تصویب، هدف نظام جامع در گذر از سطوح مختلف سیاست گذاری دچار دگردیسی شده است. انواعی از متغیرهای زمینه ای، ماهیتی و ساختاری نیز بر نهادینه نشدن نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی اثر گذاشته اند.