نام پژوهشگر: علیرضا اژدر

سعادت از دیدگاه افلوطین و ملاصدرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده الهیات 1389
  قاسم صالح مقدم   مهدی زمانی

افلوطین سر سلسله مکتب نوافلاطونی در کتاب تاسوعات خود سعادت انسان را در حیات عقلانی می داند و زندگانی عقلانی را حیاتی میداند که در نهایت کمال باشد یعنی از هر حیث هیچ نقصی در آن نباشد لذا سعادت در حیات مادی نمیتواند حاصل شود بلکه حیات روحی و معنوی انسان است و راه نیل به چنین سعادتی وارستگی از قید و بندهای تن و مادیات است که با پرورش روح و نفس آدمی همراه میگردد که نتیجه آن مشاهده فرشتگان مقرب الهی و بالاتر از آن اتحاد با ذات یگانه احدیت می باشد. ملاصدرا ادراکات عقلی را لذت بخشترین امور برای انسان میداند و در این بین برترین معقولات معرفت به خدا و علم به صفات و اسماء الهی است. آنجا که علم فقه نیز در این مقام در مرتبه پایین تری قرار دارد و سعادت حقیقی انسان در این مسیر تحقق می یابد. سعادت حقیقی چیزی جز مشاهده عقلی حقیقت نیست. شاخص ترین ویژگی دیدگاه ملاصدرا بحث بر سر مسئله عقل نظری و عقل عملی و جایگاه هرکدام در راه رسیدن به سعادت است او معتقد است که سعادت در کمال عقل نظری است و عقل عملی در این بین نقش درجه دوم را ایفا میکند تا آنجا که به نظر او کسانی که در قوه نظری به کمال برسند و در قوه عملی متوسط باشند به سعادت حقیقی دست یافته اند اما کسانی که در قوه عملی دارای کمال باشند ولی به کمال قوه نظری دست نیابند نمیتوانند کمال حقیقی را دارا باشند. از مهمترین شاخصه های دیگر دیدگاه او این است که سعادت را تنها علم و آگاهی یافتن نمیداند بلکه ادراکات حقایق عقلیه سعادت حقیقی است نه ادراک مفهوم آنها. او به شدت افراد را از عبادات تقلیدی بر حذر می دارد و آنها را تشویق به اطاعت از پروردگار با تدبر و دریافت برهان از معارف الهیه می کندو راه پیروزی فرد را در این گام نجات نفس از تعلقات بدن میداند.