در این پروژه همانطور که از عنوان آن می توان متوجه شد، هدف بهینه سازی فرآیند نظافت سطوح صیقلی کف است.برای رسیدن به چنین منظوری، به دنبال بررسی رفتارهای کاربران در محیط های مختلف بوده ایم. از آن جایی که افرادی که به انجام این فرآیند می پردازند، در محیط های متفاوت و شرایط کاری مختلف حضور دارند، برای درک بهتر نیازمندی ها و مشکلات کاربران مختلف، دسته بندی محیطی برای انجام تحقیقات بر آن ها انجام دادیم و نمونه ای از کل این محیط ها انتخاب کردیم. پس از انتخاب نمونه، به مقایسه ی این محیط ها با در نظر گرفتن تئوری فعالیت به عنوان چهارچوب نظری این پروژه پرداختیم. مدل پژوهش، مدل مثلثی انگستروم می باشد، که به ما کمک کرد تا بتوانیم فاکتورهای تاثیر گذار بر انجام یک فعالیت را درک کرده و مفهوم کاربری در یک محیط را با تلفیق افردنس با آن در یابیم. در واقع در این پروژه با تلفیق افردنس و تئوری فعالیت به مدلی برای درک مفهوم نظافت سطوح صیقلی کف برای افرادی که در محیط های مختلف و شرایط متفاوت به انجام این فعالیت می پردازند، برسیم. با کمک چنین مدلی، علت بسیاری از رفتارهای کاربران را راحتتر می توانستیم متوجه شویم. همچنین در بخش نظری پروژه به تئوری های رفتاری اشاره کردیم، که فاکتورهای تاثیر گذار روی رفتار را بررسی کرده اند و مطرح کردن آن ها در این پروژه به ما کمک کرد، تا متوجه شویم، از تغییرات و اثر گذاری برچه فاکتورهایی می توانیم رفتارها را تغییر دهیم. در ادامه با کمک روش طراحی کاربر محور، به تحقیقات میدانی و مشاهده ی رفتار کاربران در محیط های مختلف، انجام مصاحبه با آن ها و ارائه ی پرسشنامه به منظور سنجش نگرش های آن ها پرداختیم. پس از آن با بررسی نتایج بدست آمده و کسب اطلاعات در رابطه با ایمنی و ارگونومی فرآیند نظافت سطوح صیقلی کف، به تحلیل رفتار ها و باید ها و نباید های رفتاری و مشکلات موجود برای شکلگیری رفتارهای نا مناسب پرداخته و استانداردهای لازم برای طراحی را استخراج کردیم. همچنین پس از ایده پردازی به صورت آزاد، سه ایده ی برتر از بین آن ها انتخاب شده و در معرض ارزیابی کاربر حرفه ای، آماتور و کارشناس قرار گرفت و با در نظر گرفتن این ارزیابی ها، به طراحی طرح نهایی و تکمیل آن پرداختیم.