نام پژوهشگر: هادی پرهان
هادی پرهان حسین ابویسانی
پژوهش حاضر به بررسی پوچی هم از نظر ساختار و هم مضمون در دو نمایشنامه ی «کالیگولا» ی آلبرکامو و «قطار» توفیق الحکیم، این دو نمایشنامه نویس بزرگ و مشهور اختصاص دارد. در این پایان نامه، خواسته ایم تا مباحث اساسی مربوط به نمایشنامه را در زندگی و آثار و بخصوص در دو نمایشنامه ی ذکرشده مورد بررسی قرار دهیم که در این راستا، تاریخچه ی نمایشنامه نویسی و معنای لغوی و اصطلاحی نمایشنامه و مباحث دیگر را ذکر کردیم و به نمایشنامه نویسان مشهور جهان غرب و عرب، خصوصاً توفیق الحکیم و آلبرکامو پرداختیم. و در ادامه به طور کامل به بررسی مکاتب نیهیلیسم و ابزوردیسم و اگزیستانسیالیسم پرداخته شد؛و پوچی موردنظر و معنای آن و علل گرایش به آن و انواع و شباهت آن با دیگرمکاتب را مشخص کردیم. سپس تحقیقی اساسی در زندگی و آثار این دو نمایشنامه نویس بزرگ، آلبرکامو و توفیق الحکیم به عمل آورده و شخصیت های این دو ادیب را در آثارشان، مورد بررسی قرار دادیم. و در نهایت به بررسی پوچی در نمایشنامه های «کالیگولا» و «قطار» از نظر ساختار ( طرح یا پیرنگ، زبان، شخصیت، زمان و مکان) و مضمون پرداخته شده است. و در نتیجه ی پژوهش به این مباحث دست یافتیم که : توفیق الحکیم بسیار تحت تأثیر فرهنگ نمایشنامه نویسی و سبک آثار ادبی غرب بوده است و بسیار کوشیده است تا سبکی جدید در نمایش عربی، ایجاد کند. و همچنین پوچی مورد نظر در نمایشنامه ی «قطار» وی، بیشتر در زمینه ساختار نمود پیدا می کند تا مضمون. و باید به این مسئله اشاره کرد که، پوچی در نمایشنامه ی «کالیگولا» بیشتر خود را در زمینه ی مضمون نشان می دهد و آلبرکامو این نویسنده ی بزرگ، پوچی را در سرتاسر نمایشنامه نسبت به زندگی و مرگ انسانها و خوشبخت نشدن آنها بیان می دارد. با این وجود باید اشاره کرد که او یک پوچ گرای محض نبود زیرا در برخی قسمت ها تلاش می کند تا به دنبال راه حلی برای رهایی از این وضعیت باشد.