نام پژوهشگر: بابک حسن زاده

مدیریت بدن، معانی و دلالت ها (مطالعه ی موردی با استفاده از روش هرمنوتیک عینی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1393
  بابک حسن زاده   علی اکبر مجدی

بدن در عصر حاضر به موضوعی مهم و اساسی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی بدل شده است. به طور کلی توجه به بدن و مدیریت آن، به ویژه در رابطه با بدن زنانه به نحوی ملموس تر قابل مشاهده و درک است. آمارها نشان می دهند که زنان جامعه ی ایرانی نیز روزبه روز گرایش بیشتری به این کار پیدا می کنند. مدیریت بدن در کنار تحمیل هزینه های گوناگون به فرد، مزایای احتمالی ای نیز دارد که تکرار چنین کنشی را تضمین می کند. پژوهش حاضر با به کارگیری روش هرمنوتیک عینی برای تحلیل داده ها، در پی یافتن دلالت ها و معانی پنهانی است که مدیریت بدن زنانه به همراه دارد. این روش که برای نخستین بار است در یک کار پژوهشی در ایران مورد استفاده قرار می گیرد، با چهار اصل محوری مشخص می شود: (1) چشم پوشی از بستر: یعنی هنگام تفسیر متن باید بستر اصلی آن را نادیده گرفت، (2) اخذ سختگیرانه ی معنای لفظی: یعنی محقق دقیقا به همان چیزی که فرد گفته توجه کند نه به چیزهایی که او احتمالاً می خواسته بگوید، (3) متوالی بودن: به معنای آن است که تحلیل داده ها نباید به صورت منقطع انجام گیرد و (4) گستردگی: یعنی کوچک ترین و بی اهمیت ترین اجزای متن نیز باید مشمول فرایند تحلیل واقع شوند. هرمنوتیک عینی با تبعیت از چهار اصل فوق و با کمک آزمایش های فکری، بسترهای متنوعی را برای متن موردنظر طرح می کند تا سپس با استفاده از معنایی که متن در این بسترها دارد، از سطح متون فراتر رفته و به کشف معانی نهفته در پس آن ها نائل آید. پژوهش حاضر به دلیل زمان بر بودن و عمق بسیار زیاد فرایند تحلیل در روش هرمنوتیک عینی، بر روی یک مورد خاص تمرکز کرده و به تحلیل متن مصاحبه با یک زن 27 ساله ی مشهدی می پردازد که دارای سطوح بالایی از مدیریت بدن (پوشش خاص، آرایش غلیظ و جراحی بینی) بوده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها که با ساختن بسترهای ممکن برای هر بخش از سخنان وی و سپس در تقابل نهادن معنای سخن او در این بسترهای متنوع با معنای آن در بستر واقعی اش به دست آمده اند، حاکی از آن است که در این مورد خاص هرچند کنش مدیریت بدن در بدو امر، تحت تأثیر فشارهای محیطی و ساختاریِ ناشی از حضور در یک موقعیت جدید انجام می گیرد، اما پس از مدتی، فرد با مزایای مترتب بر آن آشنا شده و از آن پس، با اراده و میل خویش این کار را تکرار می کند. مورد تحت بررسی، آرایش کردن را با ورود به دبیرستان و تحت فشار هنجارهای آن محیط آغاز می کند. ولی رفته رفته او در می یابد که می تواند از مدیریت بدن برای پیشبرد برخی از اهدافش استفاده کند. یکی از مهم ترین مزایای این کنش، به چالش کشیدن نظام و قدرت مردانه است. این زن جوان، خودآگاه یا ناخودآگاه، از مدیریت بدن به عنوان یک استراتژی برای اغوا کردن مردان و اضمحلال این نظام استفاده می کند. مفهوم اغوا که به بهترین شکل در آثار ژان بودریار متفکر پست مدرن فرانسوی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، نسبت به سایر مباحث نظری جامعه شناسی بدن قدرت بیشتری در تبیین دلایل کنش این مورد خاص داشت. در واقع او با استفاده ی هوشمندانه از مکانیسم اغوا، به دنبال بازتعریف نظامی جدید به نفع خویش است.