نام پژوهشگر: نفیسه عطاران

نمود زندگی روزمره در نقاشی معاصر ایران (از 1370 ه.ش به بعد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1393
  نفیسه عطاران   بهنام کامرانی

زندگی روزمره با تجربه زندگی مدرن گره خورده است. روزمرگی تجربه ای است که در شرایط تاریخی خاصی ممکن شده و در بسیاری ویژگی ها خصلتی بسیار متفاوت از روزمرگی به معنای عام و فراگیر آن دارد. عوامل بسیاری در به وجود آمدن این تجربه مدرن موثر بوده است. پدیده ها و ساختارهایی که موجب آن شده اند همیشه با هم روابط متقابل دارند و هریک بر دیگری تأثیرگذارند. بنابراین جدا از تبیین زیرساخت ها باید تأثیراتی که خود این پدیده بر ساختارها گذاشته را نیز توأمان در نظر گرفت. در گذشته زندگی روزمره معادل ملال و تکرار دانسته می شد. زندگی قهرمانی در مقابل زندگی روزمره قرار می گرفت و به امر روزمره به مثابه ی چیزی نگریسته می شد که باید در راه رسیدن به هدفی والاتر آن را مقهور ساخت. اما در این چند دهه ی اخیر و آن هم با رواج مطالعات فرهنگی نگاه آغشته به بدبینی از زندگی روزمره برداشته شده است. بسیاری از نظریه پردازان بر این باورند زندگی روزمره در برخی از ابعاد خود می تواند شکلی از مقاومت در برابر استیلایی باشد که قدرت در جهان مدرن انسان ها را تحت خود درمی آورد. بنابراین زندگی روزمره را واجد معناهایی ژرف تر از ظاهر آن می دانند. زندگی روزمره در ایران جایی برای هویت یابی و شکلی از مقاومت است، این مقاوت بیشتر از جنس واکنش است تا کنشی خودآگاه. در هنر معاصر ایران این واکنش شکلی نقادانه تر به خود می گیرد و در این دو دهه در جستجوی زبانی برای این بیان بوده است. در این پژوهش سعی شده نمود زندگی روزمره در آثار نقاشان معاصر بررسی شود. در بین عناصر زندگی روزمره فضاهای داخلی، مناظر شهری، اشیاء و مد مبنای انتخاب و تحلیل آثار بوده است. در این پایان نامه از روش کیفی و تحلیلی استفاده شده است و با توجه به روش نمونه گیری نظری، نمونه ها تا جایی دنبال و انتخاب می شود که کفایت نظری مطلوب حاصل شود.