نام پژوهشگر: شهاب ضیائی
شهاب ضیائی هاشم شریعتمدار
پژوهش حاضر، سه حوزه دانش »مدیریت هزینه، مدیریت ریسک و مدیریت کیفیت« را به عنوان اصلی ترین حوزه های دانش مدیریت پروژه (بر اساس استاندارد pmbok) گزینش کرده، نحوه تعامل آن ها را با یکدیگر و با دیگر حوزه های دانش مدیریت پروژه به بحث گذاشته و جایگاه آن ها را در پیاده سازی مهندسی ارزش ارزیابی نموده است. در بحث مدیریت ریسک، با ارائه پارامتر جدیدی به نام "عامل ریسک" که محصول هم اندیشی تیم های چندتخصصی در خلال کارگاه های مطالعات ارزش و مدیریت ریسک است، مفهوم جدیدی با عنوان "شاخص ارزش بهینه شده" ارائه شده است که با به حداقل رساندن مخاطرات ناشی از طرح ایده های تازه در فاز خلاقیت مطالعات ارزش، موجب افزایش بهره وری مطالعات و در نتیجه مدیریت کارآمدتر پروژه می گردد. در حوزه مدیریت هزینه، "سیستم مدیریت ارزش حاصله" به عنوان یکی از روش های کارآمد مدیریت هزینه در پروژه ها ارائه شده و چگونگی و میزان اثربخشی تلفیق این روش با مهندسی ارزش مورد ارزیابی قرار گرفته است. در حوزه مدیریت کیفیت، ابتدا مدلی نوین با عنوان "مدل فراگیر مدیریت کیفیت" ارائه شده، همچنین وابستگی بین اصول و برنامه کاری این مدل با مفاهیم و برنامه کاری مهندسی ارزش شناسایی و با ترکیب این دو تکنیک، مفهوم تازه ای با عنوان "مدیریت مستمر ارزش" مطرح گردیده است که می تواند سرآغازی باشد بر توسعه رویکرد مهندسی ارزش و توان مندتر کردن پیامدهای آن در بهینه سازی کلیه پروژه ها به ویژه پروژه های ساخت و ساز. در ادامه پژوهش نیز، با طراحی یک پرسشنامه تخصصی دریافتیم بنا بر باور غالب خبرگان و کارشناسان، مهندسی ارزش و مدیریت پروژه به عنوان دو ابزار مستقل، دارای اهداف مشترک بسیاری هستند که "بهبود کیفیت" در صدر آن هاست؛ حال آنکه "توسعه سهم بازار" که pmbok آن را یکی از اهداف مهندسی ارزش برمی شمارد، به عنوان یک هدف غیرمشترک با مدیریت پروژه خودنمایی می کند. همچنین این پژوهش، علاوه بر ارائه یک رتبه بندی عمومی میان چهار سطح دانش پایه ای pmbok که به ترتیب اهمیت به صورت "مدیریت هزینه، کیفیت، زمان و محدوده" حاصل آمد، نشان داد که با توجه به وجود فاز خلاقیت در مطالعات ارزش، توجه به مدیریت ریسک اهمیت ویژه ای پیدا می کند؛ چراکه تولید ایده های تازه در این فاز، اگرچه منجر به تسهیل در اجرای برخی از فرآیندها می شود اما در مقابل واکنش های اصولی به مخاطرات احتمالی روش های آزموده نشده را ضروری می نماید. در نهایت این پژوهش، تلاشی است برای تعیین مرز آشکارتری بین رویکرد مهندسی ارزش و دانش مدیریت پروژه و بهره گیری شایسته تر از پتانسیل های هم افزایی ناشی از تلفیق این دو.