نام پژوهشگر: صادق میرزایی

نقش فقهای مالکی در امور سیاسی و اجتماعی عصر موحدون
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات 1391
  صادق میرزایی   احمد بادکوبه هزاوه

موحّدون از حکومت های پرآوازه ی اسلامی سده ی ششم و هفتم هجری/ دوازدهم و سیزدهم میلادی در مغرب و اندلس بود که جانشین حکومت مرابطی در این منطقه گردید.با آغاز نهضت ابن تومرت ( 510هـ/ 1116م) در مغرب و به ثمر نشستن انقلاب موحّدون که بر پایه ی مخالفت با فقهای مالکی و کاستن از نفوذ آنان استوار شده بود؛ فقهای مالکی احساس خطر نموده و تصمیم به بازنگری در سیاست های خود نمودند. از سوی دیگر حاکمان موحّدی که پس از ابن تومرت به حکومت رسیدند؛ اگرچه از اصول فکری ابن تومرت پیروی می کردند، امّا با توجّه به ضروریّات حکومت و جامعه ی آن روز مغرب که پیرو مذهب مالکی بود و همچنین تهدیدات حکومت های مسیحی همجوار، صلاح را در آن دیدند که با فقهای مالکی تعاملی مثبت داشته باشند. فقها نیز به خاطر حفظ جایگاه خود و همچنین خطراتی که از ناحیه ی همسایگان مسیحی سرزمین های اسلامی را تهدید می کرد، به این همکاری و هم پیمانی با موحّدون تن دادند. این تعامل سبب نقش آفرینی فقها در حکومت و جامعه شد و به تدریج این نقش آفرینی افزایش یافت تا جایی که حاکمان موحّدی اقدام به محدود ساختن قدرت فقها نمودند و فعالیّت های آنان را زیر نظر گرفتند. این موضوع به تنش و درگیری میان فقها و حاکمیت و تلاش برای حذف یکدیگر منجرّ شد و همین درگیری ها و اختلافات بود که یکی از عوامل سقوط موحّدون را فراهم ساخت.