نام پژوهشگر: مهناز منعم
مهناز منعم احمد خیالی خطیبی
به دلیل آمیخته شدن مشاغل و کارهای اجتماعی سیاسی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به حرام و شبهه ، صوفیه از مشارکتهای سیاسی و اجتماعی دوری نموده و ارتباط با پادشاهان را نکوهش کرده اند . سوال این پژوهش این است که با وجود نکوهش ارتباط با پادشاهان ، رابطه معنایی با این قشر چگونه بوده است ؟ و آنان در آثار سنایی چه سیمایی داشته اند ؟ با توجه به اهدای «حدیقه الحقیقه» به بهرامشاه و مدح او واعوان و انصارش روشن است که سنایی با پادشاهان غزنوی معاصر خود ارتباط خوبی داشته است این امر پرسش دیگری را پیش می آورد که حکیمی که دنیا گریزی و اخلاص و آموزش می دهد و الگوی بسیاری از عارفان پس از خود بوده چطور شاهان را مدح گفته است ؟ پاسخ ساده برخی این است که این نوع شعرها به دوره جوانی سنایی مربوط است اما با تأمل در این بخش از شعرهای حکیم ، در می یابیم که وی با نزدیک شدن به بهرامشاه و فرزندش مسعود سیاست اصلاح و تربیت آنان را در پیش گرفته است . وی با نصیحتهای مستقیم و با تمثیلهای آموزنده ، ظلم و بیداد را نکوهیده و شاه را به عدل و عفو و احسان و بردباری در برابر رعیت تواضع . دور اندیشی و رای خردمندانه و شجاعت و سلحشوری در حفظ دین و مملکت و به طور کلی مکارم اخلاقی تشویق کرده است . یعنی از موقعیت خود برای اصلاح مملکت بهره برده است ؛ گرچه فقر مالی و اوضاع نابسمان سیاسی و اتهاماتی به وی در درخواستها و مدحهای وی بی تأثیر نبوده است .