نام پژوهشگر: مجید عمارلو
مجید عمارلو حمیدرضا کازرانی
مقدمه: جوشانده گل محمدی (rosa damascena) به عنوان یک گیاه دارویی از زمان¬های قدیم استفاده می¬شده است. روش کار: الف- جهت بررسی اثر عصاره آبی این گیاه بر تخلیه معده، چهار گروه 7 تایی رت نر، در شرایط گرسنگی قرار گرفتند. به کلیه رت ها دو نوبت (4 و 5/17 ساعت پس از شروع گرسنگی)، دارونما (شاهد) و یا عصاره (5/0، 1 و یا g/kg 2) گاواژ گردید. کلیه رت ها پس از 30 دقیقه، 5/1 میلی لیتر محلول حاوی فنول قرمز و متیل سلولز دریافت نمودند. تمامی حیوانات پس از 2 ساعت توسط گاز دی اکسید کربن قربانی شدند و میزان فنول قرمز در معده آن¬ها به روش طیف سنجی اندازه گیری شد. ب- اثر عصاره-های مختلف گل محمدی (g/kg 2) بر ترشح اسید معده در چهار گروه 7 تایی رت نر بررسی شد. حیوانات پس از 20 ساعت گرسنگی توسط تیوپنتال سدیم (mg/kg 50) بیهوش شدند، محوطه بطنی باز شده و ناحیه پیلور توسط لیگاتور بسته شد. به ابتدای دوازدهه رت های گروه شاهد آب مقطر و به گروه¬های آزمون عصاره¬های آبی، اتانولی و یا متانولی تزریق شد. پس از 4 ساعت محتویات معده خارج شد و اسیدیته آن به روش تیتراسیون اندازه گیری شد. ج- همچنین با روشی مشابه، اثر دوزهای مختلف عصاره آبی گل محمدی (g/kg 2- 125/0) بر ترشح اسید معده در 5 گروه مختلف با گروه شاهد (7=n) مقایسه شد. د- جهت بررسی مکانیزم اثر مهاری عصاره بر ترشح اسید معده، چهار گروه 7 تایی رت نر، دارو نما و یا عصاره آبی گل محمدی (g/kg 2) را در حضور آتروپین (?g/kg, ip 100) و یا سالین دریافت نمودند. ه- در آزمایش مشابه دیگری به جای آتروپین از رانیتیدین (mg/kg 50) استفاده شد. نتایج: الف- عصاره آبی با دوز g/kg 2 موجب کاهش معنی دار سرعت تخلیه معده شد. ب- همچنین، عصاره های آبی و به ویژه اتانولی موجب کاهش معنی دار اسیدیته معده شدند. ج- کاهش معنی دار ترشح اسید معده فقط با دوز g/kg 2 مشاهده شد. د- آتروپین و عصاره، هر دو موجب کاهش معنی داری اسید معده شدند، ولی برهم کنش این دو عامل معنی دار نبود. ه- در رابطه با رانیتیدین نتایج آزمون آماری مشابه بود، با این تفاوت که بر هم کنش دو عامل معنی دار بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد ترکیب و یا ترکیباتی آبدوست در گل محمدی موجب کاهش سرعت تخلیه و میزان ترشح اسید معده می شوند. همچنین این نتایج پیشنهاد می کنند لااقل بخشی از اثر مهاری بر ترشح اسید معده به مهار گیرنده های هیستامینی h2 مربوط می شود.