نام پژوهشگر: احمد آقا محمدی عمید
احمد آقا محمدی عمید حسن اسلامی اردکانی
یکی از مسائلی که در طول تاریخ فلسفه اهمیت فراوانی داشته و فیلسوفان مختلفی درباره آن سخن گفته اند مسئله خود یا ماهیت شخص است. تحولات معاصر در علم عصب شناسی، روان شناسی و فلسفه ذهن دیدگاه های جدیدی را در این زمینه موجب شد. به طور کلی، برجسته ترین نظریه های مطرح شده در باب ماهیت شخص عبارت است از نظریه خود و نظریه بقچه ای. طبق نظریه خود، شخص عبارت است از جوهری غیرمادی که مستقل از بدن است و پس از مرگ بدن به حیات خود می تواند ادامه دهد، اما طبق نظریه بقچه ای، خود دکارتی وجود ندارد و وحدت آگاهی را بدون اشاره به خود دکارتی می توان تبیین کرد. بر اساس این نظریه، شخص عبارت است از بدن و مجموعه ای از رخدادهای ذهنی که به طور خاص با هم مرتبط شده اند. لذا شخص امری فراتر از تجربه های ذهنی اش نیست. درک پارفیت در زمره فیلسوفانی است که به تبع هیوم مدافع نظریه بقچه ای است. این رساله، به تبیین و تحلیل دیدگاه تقلیل گرایانه پارفیت درباره ماهیت شخص و این همانی شخصی می پردازد و ضمن اشاره به ارتباط میان دیدگاه پارفیت و نظریه نفی خود در آیین بودا، ارتباط میان بحث این همانی شخصی و اخلاق را می کاود و نشان می دهد که این همانی شخصی و نظریه نفی خود می تواند چه استلزاماتی در فرااخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی داشته باشد. مهم ترین استلزامات اخلاقی بحث این همانی شخصی را می توان در طرح نظریه هنجاری مبتنی بر بیشینه کردن خیر، مسئولیت اخلاقی، تعریف فضیلت و رذیلت، اخلاق جمعیت، سقط جنین و به مرگی، توصیه های اخلاقی پیش از موعد، خودگرایی و دیگرگرایی و اخلاق ژنتیک پی گرفت.