نام پژوهشگر: حسن بهزادی
حسن بهزادی اعظم صنعت جو
نظام های بازیابی اطلاعات باید به گونه¬ای طراحی شوند که مبتنی بر ویژگی¬های جسمی و روانی جستجوگران بوده و رضایت، کاربرپسندی و تعامل بیشتری را برای کاربران و طراحان نظام به دنبال داشته باشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی هیجان¬های کاربران در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات، بر مبنای مدل بازیابی اطلاعات در محیط وب و همچنین، شناخت هیجان¬های فرعی کاربران پس از اتمام جستجو، بر اساس مدل انتساب هیجان¬های وینر انجام شد. از نظر روش¬شناسی، پژوهش حاضر آزمایشی و از نظر نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) در مقطع کارشناسی ارشد رشته¬های علوم انسانی، تشکیل می¬دادند. نمونه آماری جامعه پژوهش، شامل 72 دانشجو بود که در 3 گروه مورد آزمون قرار گرفتند: 30 نفر گروه اصلی آزمون و دو گروه 21 نفره به عنوان گروه¬های القای هیجانی مثبت و منفی. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار g*power و بر اساس روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، تعیین شد. گردآوری داده¬ها با استــفاده از: پرسشــنامه ویژگی¬های جمعیت¬شناختی و سابقه کار با اینترنت، پرسشنامه¬ی سبک¬های اسنادی، پرسشنامه¬ی پس از جستجو، پرسشنامه موفقیت / شکست در بازیابی اطلاعات، فایل¬های ثبت رخداد (تحلیل گزارش داد و گرفت)، مقیاس عواطف مثبت و منفی (panas)، پایگاه تصاویر عاطفی ژنو (gaped) و تصاویر ضبط شده از چهره کاربران، صورت گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که: 1- انطباق داده¬های گردآوری شده بر اساس مدل بازیابی اطلاعات در وب چو، دتلور و ترنبال (2000) نشان داد که در مرحله¬ی جستجوی آغازین، هیجان ترس و در مرحله پیوندیابی، هیجان¬های منفی در مجموع با 3/49% بیشترین میزان فراوانی را داشتند. همچنین در دو مرحله¬ی مرور و تمایز، هیجان شادی بیش از سایر هیجان¬ها مشاهده شدند. 2- بین هیجان¬های مختلف کاربران در مراحل چهارگانه¬ی بازیابی اطلاعات، رابطه معناداری مشاهده شد. 3- اسناد موفقیت¬ها و شکست¬ها به علت¬های درونی در بین هر سه گروه مورد آزمون، بیشترین سهم را به خود اختصاص داد که بر اساس نظریه¬ی وینر، این اسناد در موفقیت، هیجان فرعی غرور و در شکست، دو هیجان فرعی گناه و شرمساری را به دنبال داشت. همچنین، آزمودنی¬ها، عامل تلاش را اصلی¬ترین علت موفقیت خود در بازیابی اطلاعات می¬دانستند که این انتساب، هیجان فرعـــی امـــید را برای این افراد در پی داشـــت. 4- بررسی هیجان¬های کاربران در جستجوهای انجام شده نیز نشان داد که در جستجوی ساده، هیجان شادی بیشترین و هیجان تنفر، کمترین هیجان بروز داده شده توسط آزمودنی¬ها و در جستجوی دشوار نیز هیجان¬های غم و عصبانیت به ترتیب بیشترین و هیجان تنفر، کمترین هیجانی بود که توسط آنان بــروز داده شد. در مجــموع هیجان¬های منفی (ترس، عصبانیت، غم و تنفر) در جستجوی دشوار بیشتر از جستجوی ساده بود و بین سطح دشواری وظایف جستجــو و نوع هیجان¬های کاربران رابطه معنا اری وجود داشت. 5- بین دو گروه آزمودنی¬ با القای هیجانی مثبت و منفی، تفاوت معناداری بین عملکرد آنان در جستجوی ساده وجود نداشت، اما در جستجوی دشوار، این تفاوت معنادار بود. 6- بررسی میانگین رضایت کلی آزمودنی¬های دو گروه مثبت و منفی نشان داد که میانگین رضایت گروه مثبت، هم در جستجوی ساده و هم در جستجوی دشوار نسبت به گروه منفی، اندکی بیشـــتر بود، اما این تفاوت معنادار نبود. 7- آزمودنی¬های دارای سبک اسناد درونی، نسبت به آزمودنی¬های سبک اسناد بیرونی، دارای رضایتمندی بیشتری بودند. همچنین، آزمودنی¬هایی که در بازیابی اطلاعات، موفقیت خود را به توانایی خویش نســـبت داده¬ بودند، نسبت به افرادی که انتساب¬های دیگری داشتند، دارای میزان رضایت بیشتری بودند. 8- آخرین یافته پژوهش نیز نشان داد که بین الگوی کلی انتساب هیجان¬های کاربران و الگوی انتساب هیجان¬های آنان در بازیابی اطلاعات، در جستجوی ســاده رابطه¬ای معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در جستجوی دشوار و مجموع دو جستجو، رابطه وجود دارد. نتایج نشان می¬دهند که نظـام¬های بازیابی اطلاعات و یا واسط¬های اطلاعاتی (همانند کتابداران) باید بتوانــند با کم¬رنگ کردن و یا از بین¬بردن ضعف¬های کاربران در بازیابی اطلاعات و فراهم¬نمودن تهمیداتی همانند: راهنماها، اصطلاحنامه¬ها، شیوه¬نامه¬ها و دستورالعمل¬های جستجو، زمینه¬ی ارتـقای توانمند¬های کاربران در بازیابی اطلاعات و در نتیجه افزایش رضایتمندی کاربران را فراهم نمایند تا آنان موفقیت خود را مدیون توانایی¬های خویش که عاملی درونی و پایدار است، بدانند تا بدین وسیله خودکارآمدی و عزت نفس آنان افزایش یابد.