نام پژوهشگر: سهیلا میدانی

تحلیل انتقادی چالش های غزالی با حکما در مسأله اثبات واجب تعالی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سهیلا میدانی   محمدجواد رضایی ره

غزالی در تهافت الفلاسفه در دو مسأله سوم و چهارم که مربوط به اثبات واجب تعالی است به ردّ دیدگاه فیلسوفان مشاء به ویژه ابن سیناپرداخته است. به ادعای او خداوند از دیدگاه فیلسوفان مشاء فاعل و صانع جهان نیست و فیلسوفان مشاء از اثبات باری تعالی ناتوان اند. او برای اثبات مدّعای خود در مسأله سوم از سه جهت وارد شد: 1. جهت مربوط به فاعلیّت.2. جهت مربوط به فعل. 3.جهت مربوط به نسبت مشترک میان فعل و فاعل(قاعده الواحد). با دقت در آرای ابن سینا درباره ی هر یک از این جهات سه گانه معلوم می شود که غزالی در چند مورد فهم درستی از دیدگاه ابن سینا نداشته است. همان طور که ابن رشد و ملاصدرا گفته اند غزالی در اکثر موارد بر اساس مبانی خود به ردّ دیدگاه فیلسوفان مشاء پرداخته، در حالی که هیچ یک از این مبانی مورد قبول فیلسوفان نبوده است. در مسأله چهارم نیز غزالی برداشت درستی از دیدگاه ابن سینا نداشته است. از این رو ایرادهایی چون قول به قدم عالم مستلزم بی نیازی آن از علت است و ابطال محال بودن تسلسل در سلسله علل و معالیل، بر ابن سینا وارد نیست. شاید در یک مورد می توان ایراد او را بر ابن سینا وارد دانست وآن سرایت حکم آحاد به کل است، گرچه در آن مورد هم با تبصره ای الحاقی می توان رأی شیخ را تقویت کرد.