نام پژوهشگر: محدثه خسروی
محدثه خسروی عصمت بابایی
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تحقق عدم رعایت ادب در مقالات جوابیه منتشر شده در مجلات آکادمیک در رشته ی زبان شناسی کاربردی به عنوان نمونه ای از مجادلات آکادمیک انجام شده است. همچنین در این تحقیق، تلاش بر ان بوده است که ابزارهای داوری نظریه ی ارزیابی که منجر به عدم رعایت ادب در این گونه ی متنی می شوند، مورد بررسی قرار گیرند. با استفاده از نظریه ی عدم رعایت ادب )باوسفیلد، 2008a (، عدم رعایت ادب مستقیم و غیرمستقیم در مجموعه ای از 85 مقاله ی جوابیه در مجلات آکادمیک شناسایی شدند. سپس، با در نظر گرفتن زیرمجموعه های ابزارهای داوری در نظریه ی ارزیابی )مارتین و رز، 3002 (، که شامل توانایی، صداقت، قواعد متداول و سرسختی است، در رفتارهای شناسایی شده و دارای عدم نزاکت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. شمارش فراوانی و آزمونهای کای اسکوار برای مقایسه ی نتایج بدست آمده برای رفتارهای دارای عدم رعایت ادب و ابزارهای داوری مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان دهنده ی فراوانی عدم رعایت ادب مستقیم بود یعنی نویسندگان مقالات جوابیه، تمایل داشتند از رفتارهایی دارای عدم رعایت ادب در زمان پاسخگویی به نظرات مطرح شده توسط محققان دیگر در این حوزه و در کارهای منتشر شده ی پیشین استفاده نمایند. علاوه بر این، در میان ابزارهای داوری، نویسندگان مقالات جوابیه بیشتر تمایل داشتند از ابزارهایی برای نظردادن در مورد توانایی محققی که نظر خود را در مورد کارهای منتشر شده ی پیشین آنها منتشر کرده بود، استفاده کنند. از سوی دیگر، هیچ تفاوت معناداری بین رفتارهای دارای عدم رعایت ادب مستقیم و غیرمستقیم با در نظر گرفتن دسته بندی های مختلف ابزارهای داوری یافت نشد. می توان اینگونه نتیجه گرفت که داوری نقشی مهم و حیاتی در هر رفتار دارای )عدم( رعایت ادب ایفا می کند )میلز، 3002 ( و )عدم(رعایت ادب، و لایه های ارزیابی کننده ی آن از هم جدایی ناپذیر هستند )واتس، 3002 (. یافته های تحقیق حاضر با گسترش پیشینه ی موجود در مورد )عدم( رعایت ادب و نظریه ی ارزیابی، به جامعه ی آکادمیک کمک می کند. همچنین، باعث افزایش آگاهی معلمان، اعضای تازه وارد و حرفه ای جامعه ی آکادمیک زبان شناسی کاربردی در مورد تلویحات احتمالی )عدم( رعایت ادب در کارهای آنان در جامعه ی آکادمیک خواهد شد و این امر آنها را به سمت انتخاب گزینه های کلامی سوق خواهد داد که از نظر پرگماتیک، مناسب هستند )ایشیارا، 3002 (. کاربردهای احتمالی تحقیق حاضر پیشنهاد شده اند.