نام پژوهشگر: سارا فتحیان
سارا فتحیان نادر موسوی فاطمی
تصویرسازی هنری گسترده است که به واسطه ایجاد رابطه¬ای عمیق میان موضوع، محتوا، مخاطب، قالب و بسترهای بُروز و نمایش به وجود می¬آید. در این میان برای دست¬یابی به ماهیتی برتر باید تفکر و اندیشه¬ای برتر را جستجو کرد. ایده¬ها و مفاهیم همه در خدمت ارائه به مخاطب معنی پیدا می¬کنند و همواره تصویرگرانی در اوج این هرم قرار می¬گیرند و گاه تعاریف ناقص، مانعی برای شناخت و چگونگی و چرایی آن¬ها می¬شود. مسئله¬ای که در این پژوهش با آن روبرو هستیم تعریفی ناکامل از مولف بودن در تصویرسازی است. در این هنر غالباً هنرمندی که دست به تصویرسازی متون خود بزند را مولف می¬نامند. در حالیکه جایگاه هنرمند مولف در سایر رشته¬های هنری از قبیل سینما، موسیقی و ... بسیار رفیع¬تر از این است. این پژوهش برآن شده تا جایگاه مفهوم مولف را در رشته تصویرسازی مورد بررسی قرار داده و از آن مهم¬تر بر چگونگی دست¬یابی این هنرمندان به زبان بصریِ شخصی بپردازد. قطعاً گنجاندن مسیر پرپیچ و خم و دشوار این بزرگان برای رسیدن به قله رفیع تصویرسازی به عنوان یکی از هنرهای کاربردی و اصیل در قالب کلمات کار بسیار دشواری بود. پس از بررسی¬های بسیار تعریفی نسبتاً جامع از تصویرگر مولف ارائه شد، اما برای دست یافتن به نتیجه¬ای علمی و قابل استناد از روش تحقیقی معتبر و شناخته شده برای موضوعاتی اینچنین(که منبعی برای ارجاع و ارائه ندارند)استفاده شد. روش تحقیقی به¬نام دلفی که بنابر آن اقدام به طراحی پرسشنامه¬هایی با مضمون مولفه¬های مورد استفاده تصویرگران مولف شد و در اختیار تعدادی از متخصصین و اساتید رشته تصویرگری قرار گرفت. در انتخاب این افراد تلاش بر این بود تا از نسل¬های مختلف تصویرگری بهره گرفته شود. پس از جمع¬آور پرسشنامه¬ها و بررسی پاسخ¬ها، تعداد هشت مولفه به اجماع نظرِ صاحبان نظر، به عنوان مولفه¬های مشترک در آثار تصویرگران مولف معرفی شد. پس از بررسی این هشت مولفه، برای یافتن تصویرگرانی که همه این موارد در آثارشان وجود داشته باشد به بررسی آثار تصویرگران برجسته پرداخته، سه تن از آن¬ها با عنوان تصویرگر مولف معرفی گردید و آثار هر سه تن با توجه به هرکدام از این مولفه¬ها مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از نتایج این بررسی¬ها مبادرت به انجام کار عملی شد.