نام پژوهشگر: زهره رهائی

طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه رسانه ای مبتنی بر تئوری انگیزش محافظت در زمینه کشف زودرس علائم سرطان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  زهره رهائی   فضل الله غفرانی پور

سرطان عامل 13% از تمامی مرگ ها در سراسر جهان و سومین عامل مرگ و میر در ایران است. این در حالی است که حدود یک سوم از موارد جدید سالیانه سرطان، قابل پیشگیری و یک سوم موارد با توجه به قابلیت های تشخیص زودرس و مناسب قابل درمان است. بنابراین ضروری است که به مردم آموزش داده شود تا علائم و نشانه های اولیه سرطان را تشخیص دهند. مطالعات اخیر بر روی رفتارهای مختلف از جمله غربالگری و کشف زودرس سرطان به وضوح تأثیر رسانه های گروهی به خصوص تلویزیون را نشان داده است. از آنجا که تعیین عناصر یا استراتژی هایی از مداخلات رسانه ای که منجر به تغییر یک رفتار ویژه می شوند دشوار است، این مداخلات باید بر مبنای یک تئوری مرتبط باشند. تئوری انگیزش محافظت یک تئوری جامع در زمینه ارتباطات برای سلامت و یک چارچوب مفید برای پیشگویی و مداخله در رفتارهای مرتبط با پیشگیری و کشف زودرس سرطان است. بنابراین این مطالعه با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه رسانه ای مبتنی بر تئوری انگیزش محافظت در زمینه کشف زودرس علائم سرطان انجام گرفت. روش بررسی: این مطالعه در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول یعنی طراحی برنامه رسانه ای ابتدا مطالعه ای مقطعی بر روی 260 نفر از مردم بالای 20 سال شهر یزد انجام شد. در این مرحله وضعیت رفتارهای مرتبط با کشف زودرس علائم سرطان و سازه های تئوری انگیزش محافظت با استفاده از پرسشنامه مبتنی بر این تئوری که روائی آن با روش های روایی صوری و روایی محتوی و پایایی آن با روش های همسانی درونی و بازآزمایی مورد تأیید قرار گرفت، مشخص گردید و با استفاده از نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، فیلم نامه برنامه رسانه ای طراحی و برنامه ساخته شد. در مرحله بعد برنامه رسانه ای در سه قسمت از صدا و سیمای مرکز یزد پخش شد. در مرحله سوم جهت ارزشیابی برنامه رسانه ای مطالعه ای ترکیبی از نوع ادغام شده شامل مطالعه کمی نیمه تجربی (شاهد دار) بر روی دو گروه 60 نفره و مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا بر نمونه ای به حجم 16 نفر صورت گرفت و داده های حاصل مورد تجزیه و تحلیل واقع شده، نتایج نهایی با ترکیب یافته های کمی و کیفی ارائه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در هر مرحله با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفت. یافته ها: آزمودنی ها به ترتیب 97/30% و 64/45% نمره انگیزش محافظت، رفتار منفعل و رفتار فعال را بدست آوردند. سازه های پاداش و کارآیی پاسخ مهم ترین پیشگویی کننده انگیزش محافظت بودند و سازه های آگاهی و هزینه پاسخ مهم ترین پیشگویی کننده های رفتار منفعل بودند. هم چنین سازه خودکارآمدی مهم ترین پیشگویی کننده رفتار فعال بود. برنامه رسانه ای بر افزایش تمام متغیرهای مورد مطالعه از جمله رفتار منفعل و فعال موثر واقع شد به طوری که رفتار منفعل 55% و رفتار فعال 18% در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. از تحلیل داده های کیفی شش طبقه تقویت آگاهی، ایجاد انگیزه و تقویت باورها، کاهش ترس و افزایش امیدواری، جذابیت برنامه، ماندگاری تأثیر مثبت برنامه و تأثیر زمان بندی پخش استخراج گردید که تأییدی در حمایت از یافته های کمی مطالعه بود. نتیجه گیری: با توجه به پایین بودن رفتارهای مرتبط با کشف زودرس علائم سرطان در افراد و توانایی تئوری انگیزش محافظت در پیش بینی این رفتارها، تلاشهای مداخله ای جهت تسریع تشخیص سرطان و پیشگیری ثانویه خصوصاً با تقویت آگاهی، کارآیی پاسخ و خودکارآمدی و کاهش پاداش ها و هزینه های پاسخ می تواند در کنترل سرطان بسیار موثر باشد. در این راستا طراحی مداخلات رسانه ای تئوری محور با ادغام اصول و تکنیک های آموزشی و رسانه ای بیش از پیش مثمر ثمر خواهد بود.