نام پژوهشگر: حسین عجم اکرامی
حسین عجم اکرامی احمد دارابی
موتورهای پسماند سالیان درازی است که به واسطه خصوصیت های منحصربه فردی مانند خود راه اندازی، اعوجاج کم گشتاور، لرزش و نویز ناچیز، جریان راه اندازی کوچک و ساختار محکم،جایگاه خود را در کاربردهای خاص پیداکرده اند. در عوض این موتور بازده کمی دارد و ضریب توان آن نسبت به موتورهای معمول مثل موتور القایی پایین تر است که باعث شده است صنایعی که به طور گسترده از این موتور استفاده می کنند ناچار به نصب بانک خازنی عظیمی برای جبران ضریب توان پایین موتورهای پسماند شوند. تنها راه حلی که باعث بهبود بخشیدن نقاط ضعف این موتور می شود و در عین حال نیازمند تغییر در ساختار موتور نیست، تحریک اضافی موقت است. تحریک اضافی به این معناست که ولتاژ اعمالی به یک موتور پسماند در سرعت سنکرون به طور پیوسته افزایش می یابد و به مقدار بزرگ تری می رسد، سپس به طور پیوسته به مقدار اولیه برمی گردد. این کار علاوه بر اینکه ضریب توان را افزایش می دهد موجب کاهش جریان ورودی و افزایش بازده نیز می شود. هدف این پایان نامه بررسی پدیده تحریک اضافی موقت و دلایل بهبود رفتار موتور بعد از آن است. در این راستا ابتدا مدل سازی حلقه و موتور پسماند انجام شده است. معیارهای مدلسازی حلقه به گونه ای انتخاب شده اند که بیضیِ معادل بیشترین تطابق ممکن را با حلقه پسماند داشته باشد. تحلیل دقیق موتور پسماند در شرایط کار گوناگون و تغییرات حالت مغناطیسی آن نیز که لازمه پرداختن به بحث تحریک اضافی است انجام شده است. در این پایان نامه الگوریتمی کلی برای پیش بینی عملکرد موتور مطرح می شود که پاسخ گوی تقریباً تمامی حالات ممکن در بحث تحریک اضافی است. استفاده از منحنی های واقعیِ بیشینه چگالی شار (bp)، مساحت حلقه های پسماند (eh)، چگالی شار پسماند (br)، میدان مغناطیس زدا (hc) در این الگوریتم، دقت بالای آن را تضمین می کند. نوع خاص تری از تحریک اضافی موقت معرفی می شود که نشان می دهد کاهش ولتاژ موتور به زیر ولتاژ نامی پس از تحریک اضافی موجب بهینه شدن رفتار موتور می گردد.