نام پژوهشگر: صاحبه وکیلی
صاحبه وکیلی غلامرضا ملکشاهی
با توجه به مفهوم عدالت اجتماعی که به لحاظ جغرافیایی و فضایی، توزیع خدمات و منابع عمومی را پیگیری می¬کند و اهمیت تحقق آن در شهرهای ایران و هم¬چنین شهری مانند سقز که در مسیر گسترش شکاف¬های اجتماعی حرکت می¬نماید، لزوم توجه به عدالت جتماعی، از سوی برنامه¬ریزان، تصمیم-گیرندگان و مجریان بیش از پیش احساس می¬شد. امروزه موضوع عدالت اجتماعی و فضایی در مباحث شهری و به تبع آن عدالت توزیعی در پراکنش خدمات در فضای شهری اهمیت بسزایی یافته است. چرا که عدم توزیع عادلانه خدمات و امکانات به بحران¬های اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی خواهد انجامید. لذا، توجه به اهمیت توزیع کاربری¬ها خدمات در نواحی شهری بر اساس نیاز به خدمات عامل مهمی در پایداری زندگی شهری است. این پژوهش به بررسی وضعیت و چگونگی توزیع خدمات در سطح محلات شهر سقز از دیدگاه عدالت اجتماعی و فضایی پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است در این تحقیق علاوه بر کاربرد گسترده انواع توانمندی¬های سیستم اطلاعات جغرافیایی از جمله تحلیل شبکه دسترسی، ترکیب نقشه، از تکنیک خودهمبستگی فضایی و شاخص موران و آماره عمومی g و از تحلیل خود همبستگی دو متغیره موران در محیط نرم افزار geo data، برای تحلیل روابط بین تراکم جمعیت و توزیع فضایی و دسترسی به به کاربری¬های عمومی استفاده شده است. همچنین از مدل¬های ضریب امتیاز استاندارد به منظور سنجش وضعیت عدالت توزیع خدمات با توجه به مساحت کاربری¬ها، از مدل ضریب مکانی l.q به منظور سنجش عدالت با توجه به میزان جمعیت هر محله، از مدل ویکور برای سنجش عدالت فضایی در توزیع خدمات با توجه به سرانه¬های موجود خدمات در سطح محله پرداخته شده است. در نهایت به منظور تدقیق کامل و رسیدن به اجماع کلی درباره نحوه توزیع و سنجش عدالت فضایی در سطح محلات شهر سقز به تلفیق سه مدل (امتیاز استاندارد شده، ضریب مکانی l.q، و مدل ویکور) پرداخته شده است. نتایج بدست آمده از مدل استاندارد نشان می¬دهد که تفاوت بارزی در سطح محلات وجود دارد، به طوریکه بیش از 50درصد محلات دارای میانگین استاندارد شده¬ی منفی می¬باشند. بر اساس مدلl.q نتایج حاکی از این است که توزیع خدمات بر اساس توزیع جمعیت صورت نگرفته و بر اساس مدل ویکور محله 1 بیشترین سطح برخورداری از امکانات و خدمات شهری را داراست. تحلیل دسترسی یکپارچه 10 نوع خدمات شهری سقز به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و گزینه¬های « تکنیک خودهمبستگی فضایی» بیانگر این واقعیت است که توزیع فضایی تسهیلات عمومی در سطح شهر سقز بر اساس شاخص موران به صورت پراکنده می¬باشد. ولی بر اساس شاخص عمومی g الگوی فضایی تمرکز تسهیلات شهری از نوع خوشه¬ای با نقاط « تمرکز پایین» است. یعنی فضاهایی با ضریب دسترسی پایین مجاور یکدیگر متمرکز شده و بر عکس. که این مسأله عدم تعادل فضایی را بیان می¬نماید. همچنین در محاسبه¬ی ضریب دو متغیره موران بین تراکم جمعیت و تعداد خدمات عمومی بیانگر رابطه مثبت و نه چندان قوی بین آنها و نمایانگر این واقعیت است که توزیع فضایی خدمات عمومی در سقز بر اساس مدل دسترسی یکچارچه عادلانه نیست. نتیجه نهایی از این مدل¬ها بیانگر این واقعیت است که تعدادی از محلات در سطح دسترسی استاندارد هستند ولی از لحاظ سرانه و مساحت خدمات عمومی در سطح مطلوبی نیستند و پاسخگوی نیازهای جمعیت شهر نیستند. بنابراین صرف دسترسی به تنهایی نمی¬تواند معیار قضاوت برای توزیع خدمات عمومی باشند. و باید در مکانیابی خدمات عمومی به همه موارد ازجمله سرانه مساحت و جمعیت تحت پوشش توجه شود.