نام پژوهشگر: لیلا حسین زاده صلواتی
لیلا حسین زاده صلواتی سعید بینای مطلق
چکیده: انسان و فردیت او ، جایگاه متفاوتی در دو دیدگاه سنتی و مدرن دارد . از دیدگاه سنت هدف خلقت انسان ، تجلی صفات الهی در وجود انسان کاملی است که در نتیجه ی سلوک معنوی ، هرگونه فردیت یا «منِ» غیر حقیقی او فانی شده و به هویت اصلی و به عبارتی «خود» خویش می رسد . در مقابل ، در جهان بینی مدرن که بر انسان مداری استوار است ، هویت انسان نه در معنای حقیقی آن ، بلکه در فردیت و «منِ» او تعریف می شود . لذا تأکید بر بقای فردیت است . حال سوال این است که بازتاب این دو رویکرد ، در هنر به چه شکل است ؟ از آنجا که هنر ، صورت بیرونی یک تفکر را نشان می دهد ، فنا و بقای فردیت در هنر سنتی و مدرن را چگونه می توان ارزیابی کرد ؟بر این اساس چگونگی بازتاب این موضوع در تمامی ارکان ، مبانی نظری ، مصادیق و روش های عملیِ هنر سنتی و مدرن ، مسئله ی اصلی این پژوهش است . بنابراین ، تعیین جایگاه هنرمند و نقش فردیت او ، چگونگی تحقق مفاهیم معنوی ـ و در رأس همه ی آنها فنای فرد ـ در قالب روش های عملی و تاریخی، و نیز شناخت جلوه ی این حقایق در مصادیق هنر سنتی ؛ در مقابل ، شناخت فردیت هنرمند مدرن و نحوه تحقق آن در مصادیق هنری اهداف عمده ی این پژوهش است . روش یافته اندوزی در این پژوهش به صورت کتابخانه ای است و اطلاعات به روش توصیفی ـ تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرند . کلید واژه : سنت ، هنر سنتی ، هنر مدرن ، فنای فرد ، بقای فرد